تفحص در خاکریز سینما | جام جم


سرانگشتی که شمارش کردیم، تعداد ‌فیلم‌های سینمایی جنگی و دفاع مقدسی و درام‌های مرتبط با جبهه و جنگ ما حوالی 240 اثر است. یعنی اگر ما 40 سال یعنی شروع جنگ تحمیلی و 32 سال یعنی پایان هشت سال دفاع مقدس را ملاک و متر و معیار قرار دهیم، همین تعداد فیلمی که ذکر کردیم، خروجی داشته ایم. البته اگر ‌فیلم‌هایی که بخش یا لحظاتی از آنها به جنگ و جبهه اشاره کرده باشند را حساب کنیم، این تعداد قطعا افزایش خواهد یافت، اما در این آمار تنها سراغ ‌فیلم‌هایی رفتیم که به شکل مستقیم و جدی و تعیین کننده سراغ جنگ و دفاع مقدس رفته اند و ما می توانیم به عنوان ‌فیلم‌های مرتبط با جنگ از آنها یاد کنیم. ‌فیلم‌هایی که یا در جبهه‌های جنگ روایت شده اند و یا جنگ و دفاع مقدس نقشی مهم و تعیین کننده در قصه داشته اند. هرچند حتما در این گزارش مروری و اجمالی، ‌فیلم‌هایی هم بودند که از قلم افتاده اند و پرداختن به چنین موضوع و سوژه ای، نیازمند زمانی بیشتر و پژوهشی گروهی و همه جانبه است که خلاء آن در سینمای ایران و رسانه احساس می شود و متاسفانه هنوز آرشیو دقیق و محکمی درباره آن وجود ندارد. در این کندوکاو و نقب به خاکریزهای سینمای جنگ، به موارد بعضا جالبی رسیدیم که آنها را با شما به اشتراک می گذاریم. نکته قابل اشاره اینکه در این گزارش، سعی کردیم تفکیک و تقسیم بندی میان شاخه‌های مختلف سینمای جنگ و دفاع مقدس انجام دهیم؛ ما اینجا سینمایی که مستقیم سراغ جنگ، جبهه و مناطق جنگی رفتند را جدا کردیم و گاه حتی قصه‌هایی که در زمان خود جنگ در مناطق شهرنشین می گذشتند را هم در همان بخش آورده ایم و درام‌های اجتماعی متاثر از جبهه و جنگ را در بخش دیگری ذکر کرده ایم. هرچند گاهی واقعا تفکیک و تقسیم بندی کار دشواری است و به عنوان مثال ‌فیلم‌هایی چون هیوا و سفر به چزابه، چندان قابل تفکیک نیستند و شخصیت‌ها مدام میان امروز و گذشته و جبهه و جنگ در رفت و آمدند، اما برای حل این مساله، فضای غالب و تاریخ امروزی قصه را ملاک قرار دادیم.

و237 فیلم درباره جنگ ایران و عراق | علی رستگار


تعداد ‌فیلم‌های جنگی و دفاع مقدس: ۱۳۷
اولین نکته جالب اینکه تعداد ‌فیلم‌های جنگی و دفاع مقدسی که مستقیم با خود نبرد و اثرات بلافصل آن سروکار دارند، بیشتر از درام‌های اجتماعی مرتبط با جنگ است. درحالیکه تصور غالب و مرور اولیه و ذهنی سینمای دفاع مقدس ممکن است نشانی دیگری دهد. این نشان می دهد که باوجود ادعاها و مصاحبه‌ها و گلایه‌هایی که هرازگاهی فعالان عرصه سینمای جنگ و دفاع مقدس درباره کمبود امکانات و پشتیبانی شدن توسط نهادهای نظامی و گرانی تولید ‌فیلم‌های جنگی مطرح می کنند که البته دور از واقعیت هم نیست، اما آمار حکایت از حضور پررنگ تر و برتری سینمای جنگی بر درام‌های دفاع مقدسی دارد و اینکه دست کم در کمیت و تولیدات، این شاخه سینمایی با فاصله نسبت به گونه‌های دیگر سینمای جبهه و جنگ جلوتر است. همین آمار امیدوارکننده نشان می دهد اگر حمایت بیشتری از فیلمسازان عرصه سینمای جنگ و دفاع مقدس شود و آنها با پشتوانه امکاناتی و تسهیلات بیشتری پشت دوربین قرار بگیرند، تعداد ‌فیلم‌های خوب جنگی سینمای ایران بیشتر از این هم خواهد شد.
نکته مهم و قابل اشاره دیگر، تفکیک دیگری است که باز می توان در همین فضا انجام داد. البته ما برای اینکه تعداد و حجم این تقسیم بندی زیاد و پیچیده نشود، عملا چنین کاری نکردیم اما اینجا در حد اشاره به آن می پردازیم. بعضی ‌فیلم‌ها بیشتر با ژانر جنگی رایج در سینمای جهان مطابقت دارد و باوجود برخی مولفه‌های جبهه و جنگ، بیشتر به جنبه‌های اکشن نبردهای ایران و عراق پرداخته اند، آثاری که ضمن روایت رزمندگی‌ها و غیرت رزمنده‌های ایران در جنگ‌ها و عملیات‌ها، به گیشه سینما هم نظر داشتند و جنبه‌های کلاسیک قهرمانانه و عناصر تماشاگرپسند را هم در ‌فیلم‌ها لحاظ می کردند.
ضمن اینکه ذکر این نکته ضروری است که ‌فیلم‌های جنگی که در خود دوران جنگ ساخته شدند مثل همه جای دنیا به قصد تهییج همگانی برای نبرد و مقابله با دشمن هم تولید می شد.

همانطور که انتظار می رفت و می رود، ‌فیلم‌های جنگی و دفاع مقدسی در فروش نسبت به درام‌های اجتماعی برتری دارند. عقاب‌ها و اخراجی‌ها به عنوان دو اثر از پرمخاطب ترین و پرفروش ترین ‌فیلم‌های سینمای ایران در این گروه جای دارند. همینطور باید از ‌فیلم‌هایی چون کانی مانگا، پلاک، پایگاه جهنمی، بلمی به سوی ساحل، گذرگاه، حمله به اچ 3، پرواز از اردوگاه، عملیات کرکوک، پوتین و ... در این زمینه نام برد که در زمان اکران با اقبال گسترده تماشاگران روبرو شدند.
همینطور باید به جز اخراجی‌ها به کمدی‌های جنگی دیگری مثل لیلی با من است و ضدگلوله اشاره کرد که با تلفیق شوخی و صحنه‌های اکشن جنگی، نظر مثبت تماشاگران را جلب کردند.
جدا از ‌فیلم‌های جنگی، ‌فیلم‌هایی هم از سال‌های اولیه جنگ تولید شد که به جنبه‌های عرفانی تر و الهی تر جبهه و جنگ و حال و هوای معنوی رزمنده‌ها می پرداخت و همین‌ها هم منجر به شکل گیری آثار موسوم به سینمای دفاع مقدس شد. این ‌فیلم‌ها اگرچه حاوی صحنه‌های اکشن و نبرد رزمنده‌ها با نیروهای رژیم بعثی عراقی بود، اما وجوه فرهنگ ایثار و مقاومت و جنبه‌های معنوی آن در اولویت بود و هست. دیده بان، مهاجر، هور در آتش، ویلایی‌ها، سجاده آتش و ... از جمله این آثار هستند.

ساخته‌های بعد از جنگ: ۱۹۳
نکته مهم درباره برتری بی چون و چرای ‌فیلم‌های ساخته شده در سال‌های پس از جنگ، نشان از فراموش نکردن دوران جنگ تحمیلی و بها دادن به آن سال‌های باارزش است. ضمن این‌که با فاصله گرفتن از جنگ و سازندگی و پیشرفت کشور، سینما هم به لحاظ تکنیکی و امکانات رشد قابل ملاحظه ای داشت که به ویژه در سینمای جنگ و دفاع مقدس هم خودش را نشان داد. هم تعداد ‌فیلم‌های ساخته شده در این زمینه افزایش یافت و سوژه‌ها و موضوعات مغفول مانده که در شرایط جنگی امکان و موقعیت ساخت آنها پیش نیامد، تبدیل به روایت سینمایی شدند. دیگر این‌که به جز کمیت، کیفیت ‌فیلم‌ها هم درمجموع رشد چشمگیری داشت و اکثر ‌فیلم‌های ماندگار و تاثیرگذار سینمای جنگ و دفاع مقدس از سال 67 به بعد ساخته شدند. هرچند این موج مثبت در سال‌های اخیر باز هم به لحاظ کمیت اندکی کاهش یافته، اما در میان همین ساخته‌های کم هم ‌فیلم‌های قابل توجهی یافت می شود که امیدوارکننده است. با این حال انتظار می رود، باتوجه به این کارنامه و پشتوانه و تجربه کم و بیش موفق و قابل اعتنا، مهندسی فرهنگی مناسبی شکل بگیرد تا هم تعداد ‌فیلم‌های دفاع مقدس افزایش یابد و دوباره سیر صعودی داشته باشد و هم کیفیت و جذابیت هم حرف اول را در آثار تولیدی بزند.

ساخته‌های دوران جنگ: ۴۴
یکی از نکات جالب در جست و جوی ما در سینمای جنگ و دفاع مقدس این بود تعداد پایین ‌فیلم‌ها در سال‌های جنگ تحمیلی (31 شهریور 59 تا 29 مرداد 67) است، درحالی‌که اگر آن بحث تهییجی سال‌های جنگ را هم لحاظ کنیم، قاعدتا باید ‌فیلم‌های تولیدشده در هشت سال دفاع مقدس بیشتر از اینها می بود. اما آنچه این کم کاری را توجیه می کند، درگیری همه جانبه کشور برای مقابله و دفاع بود و کمتر مجالی برای تولید آثاری کافی و مناسب در این زمینه وجود داشت. اگرچه ‌فیلم‌هایی چون عقاب‌ها و کانی مانگا در میان این آثار فروش خیره کننده ای داشتند و معدود ‌فیلم‌های مهمی هم در این بین یافت می شد، اما درمجموع کیفیت اکثر آثار ساخته شده در زمان جنگ پایین بود.

تعداد ‌فیلم‌های درام جنگی: ۱۰۰
اگرچه در میان ‌فیلم‌های آن گروه شاخص جنگی و دفاع مقدسی هم ‌فیلم‌هایی مثل ایستاده در غبار و مهاجر و هور در آتش هم قدر دیدند و منتقدان و تماشاگران نخبه تر و پیگیرتر سینما هم آنها را دوست دارند، اما بیشترین اقبال این گروه به درام‌های اجتماعی و متاثر از جنگ تحمیلی و دفاع مقدسی است. یعنی هرچقدر عموما ‌فیلم‌های مستقیم جنگی گیشه خوبی دارند، درام‌هایی که کمتر مستقیم سراغ جنگ و گلوله می روند، گویا بیشتر از سمت منتقدان قدر می بینند و راهی ‌فیلم‌های ماندگارتر و تاثیرگذارتر می شوند. البته تاکید می کنیم که این نافی مانایی و تاثیرگذاری ‌فیلم‌هایی که جنبه‌های جنگی بیشتری دارند، نیست اما با نگاهی اجمالی به ‌فیلم‌ها، تعداد آثار تحسین شده‌تر در میان درام‌های اجتماعی جنگ بیشتر است؛ آژانس شیشه ای در صدر این ‌فیلم‌ها قرار دارد که اتفاقا در فروش هم موفقیت‌هایی به دست آورد و اولین فیلمی بود که در جشنواره فیلم فجر هم عنوان بهترین فیلم و هم عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را کسب کرد. اتفاقی که بعدها و تاکنون هم برای کمتر فیلمی رخ داده است که همزمان موردتایید داوران جشنواره و تماشاگران باشد.

سفر به چزابه، هیوا، مرزعه پدری، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، روبان قرمز، به نام پدر، گیلانه، باشو غریبه کوچک، بوسیدن روی ماه، شیار143، نفس، کیمیا و خداحافظ رفیق، از جمله شاخص ترین درام‌های مرتبط با جبهه و جنگ و دفاع مقدسی هستند.
تنها سوال و نقطه کمی مبهم درمیان چنین آثاری، تعداد کمتر آنها نسبت به ‌فیلم‌های جنگی‌تر است. درحالی‌که این ‌فیلم‌ها بیشتر به مانایی و تاثیرگذاری نزدیک هستند و طی سال‌ها امتحان خود را پس داده اند، اما تعداد کم آنها شاید به گرایش مالی فیلمسازان ربط داشته باشد و انگار آنها ترجیح می دهند اگر هم سراغ سینمای دفاع مقدس می‌روند، به گیشه و بازگشت سرمایه هم فکر کنند.
بحث دیگر این‌که کارگردانان بنام و شاخص سینمای جنگ و دفاع مقدس مثل ابراهیم حاتمی کیا و رسول ملاقلی پور بیشترین ‌فیلم‌هایشان را در این فضا و حال و هوا ساخته اند و مانایی و تاثیرگذاری و ارتباط بیشتر و درازمدت با تماشاگران را بر تشویق‌های لحظه ای و آنی ترجیح داده اند. گویا مفاهیم و پیام‌های موردنظر دفاع مقدس و فرهنگ مقاومت در فضاهای بی پیرایه تر و آرام تر بیشتر و بهتر به مخاطبان منتقل می شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...