یک سانس به برنامه نمایش فیلم «جاده‌های سرد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی در جشنواره جهانی فیلم فجر اضافه شد.

به گزارش ایسنا به نقل از ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، فیلم «جاده‌های سرد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی که در بخش «فیلم‌های کلاسیک مرمت‌شده» جشنواره جهانی حضور دارد در یک سانس اضافه روز چهارشنبه ۴ اردیبهشت ساعت ۲۲:۱۵ در سالن ۵ چارسو به نمایش درمی‌آید.

پیش از این سانس جمعه ۶ اردیبهشت، ساعت ۱۶ در سالن ۴ چارسو برای فیلم «جاده‌های سرد» درنظرگرفته شده بود که حال با اضافه شدن یک سانس دیگر، نسخه مرمت شده فیلم جعفری جوزانی دو بار برای علاقمندان به نمایش درمی آید.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «در فصل زمستان جوانی به نام اسماعیل ناچار می‌شود برای تهیه داروی پدر بیمارش به شهر برود. معلم روستا و جوانی به نام رحمان نیز با اوهمراه می‌شوند.»
در بخش «فیلم های کلاسیک مرمت شده» سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر نسخه‌های مرمت شده پنج فیلم از دهه ۶۰ سینمای ایران رونمایی خواهند شد.

«دونده» به کارگردانی امیر نادری، «دیده بان» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، «طلسم» به کارگردانی داریوش فرهنگ، «جاده‌های سرد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی و «پرده آخر» به کارگردانی واروژ کریم مسیحی آثار ایرانی بخش «فیلم‌های کلاسیک مرمت شده» این دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...