هیلاری مانتل [Hilary Mantel] نویسنده انگلیسی و خالق کتاب‌هایی چون «تالار گرگ» و «جسدها را بالا بیاورید» در ۷۰ سالگی از دنیا رفت.

هیلاری مانتل

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، هیلاری مانتل تنها زن نویسنده انگلیسی که برنده ۲ جایزه بوکر شده بود، درگذشت.

هارپر کالینز ناشر آثار وی در بیانیه‌ای در رسانه‌های اجتماعی نوشت: ما از درگذشت نویسنده محبوب‌مان بانو هیلاری مانتل ناراحت هستیم. این یک ضایعه ویرانگر است و فقط می‌توان سپاسگزار بود که چین مجموعه باشکوهی از آثارش به یادگار مانده است.

مانتل از مشهورترین نویسندگان بریتانیایی و خالق بیش از ۱۲ عنوان کتاب است. درام تاریخی مهم «تالار گرگ» برنده جایزه بوکر به فیلم مشهوری با بازی مارک رایلنس و دمین لوییس بدل شد و دنباله آن «جسدها را بالا بیاورید» نیز دومین جایزه بوکر را برد. به این ترتیب هیلاری مانتل به اولین نویسنده زنی بدل شد که دو جایزه بوکر را در کارنامه داشت. وی همچنین تنها نویسنده‌ای است که با دو رمان پیاپی خود دو بوکر پشت سر هم دریافت کرد.

در سال ۲۰۲۰ جدیدترین رمان وی با عنوان «آینه و نور» در فهرست اولیه جایزه بوکر جای گرفت.

مانتل که متولد سال ۱۹۵۲ در شمال دربی‌شایر بود در مدرسه افتصاد لندن و دانشگاه حقوق شفیلد تحصیل کرده بود.

مانتل سال ۱۹۸۲ با همسرش به عربستان سعودی نقل مکان کرد و آنجا سومین رمانش را با عنوان «هشت ماه در خیابان عزه» نوشت که داستانش در جده می‌گذرد.

وی سال ۱۹۸۶ به بریتانیا بازگشت و مدتی به عنوان منتقد فیلم برای اسپکتیتور کار کرد و با رمان «فلود» برنده جوایز ادبی شد و با رمان پنجمش «مکان امنیت بیشتر» جایزه کتاب سال ساندی اکسپرس را دریافت کرد.

وی بزرگ‌ترین موفقیت دوران کاری‌اش را با «تالار گرگ» در سال ۲۰۰۹ تجربه کرد که به یک شهرت بین‌المللی بدل شد و بیوگرافی تخیلی توماس کرامول و به قدرت رسیدن وی در دربار هنری هشتم را روایت می‌کرد. دنباله این رمان با عنوان «جسدها را بالا بیاورید» سال ۲۰۱۲ منتشر شد.

مانتل سال ۲۰۰۶ جایزه امپراتوری بریتانیا و سال ۲۰۱۴ لقب «دیم» را دریافت کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...