«همقطاران» [The train] مشهورترین رمان ورا پانوا [vera Panova] نویسنده شهیر روسی با ترجمه حسن رضایی‌صدر از سوی نشر سولار منتشر شد.

همقطاران» [The train] ورا پانوا [vera Panova]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «همقطاران» در ۵۰۰ نسخه و به قیمت ۵۰ هزار تومان روانه بازار کتاب شد. ورا پانوا، نویسنده مشهور اهل شوروی است که آثار متعددی از جمله رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه منتشر کرده است. «همقطاران» رمانی جنگی است که تجربه حضور نویسنده در سال‌های اولیه جنگ جهانی در مناطق تحت اشغال آلمان، به عنوان خبرنگار جنگی تصویری از آن فضای ملتهب است که عالی‌ترین جایزه ادبی شوروی- یعنی جایزه ادبی استالین- را نصیب او کرد. «همقطاران» انعکاس خاطرات تلخ و شیرین راوی است با حسی از وطن‌پرستی و خدمت به میهن.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

آن شب دانیلوف او را در خواب دید. با قامتی بلند و گیسوانی سفید و چهره‌ای مصمم با چوب زیر بغل در خیابان می‌رفت و یک نفر پشت سرش بچه را در بغل داشت. دانیلوف حتی در خواب هم او را نشناخت.

دانیلوف فقط صبح روز بعد هنگامی که زن را از قطار پیاده می‌کردند او را شناخت. یک آمبولانس در ایستگاه قطار منتظر بود. دو بهیار، او و بچه‌اش را روی برانکارد می‌بردند. دانیلوف از پشت شیشه پنجره قطار به او نگریست. نوزادش را در آغوش گرفته بود و با نگاهی دلواپس و پر از درد خیره‌اش شده بود. و آنجا، در روشنایی بامدادی یک روز زمستانی بود که دانیلوف او را شناخت. در پشت نقابی که رنج زمانه بر چهره‌اش کشیده بود او را شناخت. از میان چین‌ها و چروک‌ها و از میان سایه‌ها، آن تنها چهره عزیزی که لکه زخم کوچکی بر گونه‌اش بود را شناخت.

«آه ای شوالیه، نام او فاینا بود.» صدایی در گوشش نجوا ‌کرد. برانکارد را درون آمبولانس گذاشتند. در بسته شد. آمبولانس و قطار از هم دور شدند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...