کتاب «رویاها و هنوز هم رویاها» نوشته حسین نوروزی‌پور به همت نشر سیب سرخ به بازار کتاب راه یافت.

رویاها و هنوز هم رویاها حسین نوروزی‌پور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در بخشی از کتاب آمده است: «همه‌ی ما در یک نقطه‌ی اتصال رویا گیر کرده بودیم، از من خواسته شد کنار پنجره بنشینمو تصور دورن ذهنم را با صدای بلند بازگویم. گفتم: «پرنده» ثبت شد و کسی که خیلی دورتر از من بود و کسی هم از این همه فاصله نمی‌توانست به ائ در آن لحظه از رویای من خبر دهد، روی صحنه آمد و گفت: «پرنده» و دیگری، در همان لحظه‌ی نطفه‌ی رویاهای مشترک، تصویر پرنده‌ای در حیاط روی شاخه‌ی درخت انجیر فرستاد...»

در پشت جلد از کتاب می‌خوانیم: «طاهره خندید. آن قدر خندید که تمام صورتش قرمز شد. گفتم: «چرا می خندی؟» گفت: «پسر، طاهره روی بدنش از نوک پا تا فرق سر از زخم پوشیده شده، حالا این برش مرد عوضی روی پوستم نمی‌تواند مرا بدحال کند!» هردوی ما زخم خورده، هردوی ما در یک زندگی دوزخی گرفتار بودیم، بال می‌خواستیم برای پرواز...»

کتاب «رویاها و هنوز هم رویاها» نوشته حسین نوروزی‌پور، در 107 صفحه، به قیمت 36 هزار تومان، در قطع رقعی و جلد شومیز، از سوی نشر سیب سرخ به بازار کتاب رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...