کتاب «رویاها و هنوز هم رویاها» نوشته حسین نوروزی‌پور به همت نشر سیب سرخ به بازار کتاب راه یافت.

رویاها و هنوز هم رویاها حسین نوروزی‌پور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در بخشی از کتاب آمده است: «همه‌ی ما در یک نقطه‌ی اتصال رویا گیر کرده بودیم، از من خواسته شد کنار پنجره بنشینمو تصور دورن ذهنم را با صدای بلند بازگویم. گفتم: «پرنده» ثبت شد و کسی که خیلی دورتر از من بود و کسی هم از این همه فاصله نمی‌توانست به ائ در آن لحظه از رویای من خبر دهد، روی صحنه آمد و گفت: «پرنده» و دیگری، در همان لحظه‌ی نطفه‌ی رویاهای مشترک، تصویر پرنده‌ای در حیاط روی شاخه‌ی درخت انجیر فرستاد...»

در پشت جلد از کتاب می‌خوانیم: «طاهره خندید. آن قدر خندید که تمام صورتش قرمز شد. گفتم: «چرا می خندی؟» گفت: «پسر، طاهره روی بدنش از نوک پا تا فرق سر از زخم پوشیده شده، حالا این برش مرد عوضی روی پوستم نمی‌تواند مرا بدحال کند!» هردوی ما زخم خورده، هردوی ما در یک زندگی دوزخی گرفتار بودیم، بال می‌خواستیم برای پرواز...»

کتاب «رویاها و هنوز هم رویاها» نوشته حسین نوروزی‌پور، در 107 صفحه، به قیمت 36 هزار تومان، در قطع رقعی و جلد شومیز، از سوی نشر سیب سرخ به بازار کتاب رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...