ماجراجویی در ایران | الف


دیدن سفرنامه‌های مصور در این سالها نه تنها عجیب و منحصر به فرد نیست، بلکه به دلیل دم دستی شدن ابزار عکاسی و سهولت انجام آن در قیاس با نوشتن متن رفته رفته به جریان قالب در سفرنامه نویسی بدل شده، بخصوص که هم عکاسی در قیاس با نوشتن از سهولت بیشتری برخوردار است و هم تماشای عکس در مقایسه با خواندن زحمت کمتری برای مخاطبان کم حوصله این روزگار دارد.

دفتر خاطرات پاین» [A Journal of Three Months’ Walk in Persia in 1884]  جان کامپتون پاین [John Compton Pyne]

اما اینکه قریب به بیش از 150 سال پیش یک افسر بریتانیایی برای خود سفرنامه‌ای مصور تدارک دیده، آن هم بدون داشتن دوربین عکاسی، یکی از آن کارهایی است که تنها از کسی بسیار خوش ذوق بر می‌آمده، کسی که حوصله آن را داشته باشد تا از مناظر، چشم اندازها، مکانها و برخی اوقات آدمها، طراحی هایی زیبا انجام داده و برای خود دفتر خاطراتی شخصی اما هنرمندانه تدارک ببیند. چنان که حاصل کارش با وجود گذشت این همه سال، حالا که تحت عنوان «دفتر خاطرات پاین» [A Journal of Three Months’ Walk in Persia in 1884] توسط نشر چشمه منتشر شده، هنوز برای مخاطب ایرانی دیدنی و خواندنی باشد.

اما ماجرای «دفتر خاطرات پاین» اثر جان کامپتون پاین [John Compton Pyne] که توسط مرجان افشاریان به فارسی در آمده چیست؟ در قرن نوزدهم و در اوج دوران استعمار بریتانیا، افراد بسیاری از این سرزمین برای ماموریت های دولتی و بخصوص در کسوت نیروهای نظامی به مستعمره‌های بریتانیا در سراسر جهان سفر می‌کردند. افرادی که بسیاری از آنها از روحیات ماجراجویانه برخوردار بودند، هرچند که در میان آنها علاقمندان فرهنگ و ادب مشرق زمین هم دیده می‌شدند که در خلال این ماموریت ها یا در سفرهایی جداگانه به تحقیق در این باره پرداخته و آثاری نیز منتشر کرده اند.

صاحب این خاطرات یعنی جان کامپتون پاین نیز افسری بریتانیایی است که چند سالی به عنوان مامور دولت بریتانیا در هند خدمت کرده بود. اوکه از دیرباز کششی به فرهنگ و ادبیات ایران داشت، پس از پایان ماموریت خود در هند، فرصت را مناسب یافت که پیش از بازگشت به وطن به آرزوی دیرینه اش جامه ی عمل بپوشاند و این آرزو چیزی نبود جزسفری به سرتاسر ایران از شمال تا جنوب. «دفترخاطرات پاین: سفر پیاده سه ماهه در ایران در ۱۸۸۴» که به تازگی به فارسی منتشر شده یادداشتهای روزانه او در طول همین سفر است. کتابی که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته اما می‌توان آن را یکی از سفرنامه‌های جذاب مربوط به ایران در نظر گرفت که تصویری زنده و جذاب از ایران دوره قاجار را ارائه می‌دهد. اهمیت این کتاب کوچک اما جذاب نه تنها صرفا به این خاطر که یک اثر تاریخی مرتبط با ایران است بلکه از آن روست که در لابه لای آن می‌توان به نوع دیگری از رویکرد مسافران غربی به ایران و بینش خاصی که درباره فرهنگ، جامعه و جغرافیای آن دوره از ایران ارائه می‌دهد، مشاهده کرد.

این تفاوت از چند نکته مهم حکایت دارد که می‌تواند بازتاب دهنده دیگر تصورات و برداشتهایی باشد که در آن روزگار درباره ایران وجود داشت. در واقع علاقه پاین به ایران بیش از آنکه ناشی از شناخت دقیق او از ایران، جغرافیا و فرهنگش باشد بیشتر حاصل آن برداشتی بود که از دل قصه ها و اساطیر ادبیات فارسی بیرون آمده بود؛ سرزمین لیلی و مجنون یا تاریخ و فرهنگ کهنسالی که بازتاب آن را در گلستان سعدی و رباعیات خیام دیده بود.اما این تلقی زمانی که پاین با ساکنان واقعی آن روزگار ایران روبه‌رو می‌شود، چندان نشانه‌هایی از آن نمی‌بیند! به همین دلیل نیز در بخشهایی از خاطرات خود این این سرخوردگی را بازتاب می‌دهد. از سبک نوشتن این سفرنامه نیز می‌توان به روشنی دریافت که پاین بیشتر یک سیاح ماجراجو بوده تا یک مسافر که به قصد انجام تحقیقات ایران شناسانه تصمیم به چنین سفری گرفته باشد. بخصوص که او بیش از اقامت در شهرها و شرکت در مراودات اجتماعی و انجام تحقیقات ادبی یا تاریخی و فرهنگی، به عبور و مرور در جاده‌های بیرون شهرها و یا سفر در کوه بیشتر علاقمندی نشان می‌دهد.

با وجود این، «دفترخاطرات پاین» با رویکری موجز و در قالبی روایی که آمیزه ای از تصویر و توضیح شرح سفر او را از لحظه ورودش به خاک ایران تا پایان سفر سه ماهه‌اش بازتاب می دهد.. پاین، با دیدی کنجکاو و تیزبین، از شهرها، روستاها، کوه‌ها و دره‌های ایران می‌گذرد و در عین حال، توصیفات موجز اما دقیق و جذابی از مردم، سنت‌ها، آداب و رسوم و زندگی روزمره آن‌ها ارائه می‌دهد. او با مردم مختلف از طبقات و قومیت‌های گوناگون ملاقات کرده و با زندگی آن‌ها آشنا می‌شود. توصیفات او از جشن‌ها، مراسم‌ها، بازارها و حتی لباس‌های محلی، تصویری غنی از فرهنگ ایران را در آن دوره به ما می‌دهد و در این زمینه از شیوه‌ای هنرمندانه بهره می‌برد.

سبک روایت پاین با وجود سادگی به دلیل دقت او به جزئیات و بیان صادقانه‌ی تجربیاتش قابل اعتناست. به این ترتیب خواننده در خلال همراهی با روایت پاین از زاویه دید او، جامعه و فرهنگ ایران در قرن نوزدهم را مشاهده می‌کرد. این سفرنامه نه تنها به عنوان یک مستند تاریخی بلکه به عنوان یک شاهد بر تحولات فرهنگی و اجتماعی ایران در آن دوران ارزشمند است. کتاب به خوانندگان امروزی اجازه می‌دهد تا با دیدگاهی متفاوت به تاریخ و فرهنگ ایران نگاه کنند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...