رمان «تاریخ خاص تنهایی» [yalnizligin ozel tarihi] نوشته احمد آلتان [Ahmet Altan] با ترجمه علیرضا سیف‌الدینی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

تاریخ خاص تنهایی» [yalnizligin ozel tarihi] نوشته احمد آلتان [Ahmet Altan]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۱۹۹۱ در استانبول چاپ شده است.

احمد آلتان نویسنده و روزنامه‌نگار ترک متولد سال ۱۹۵۰، هفتادسال دارد و جوایز مختلفی را در ترکیه و برخی کشورهای دیگر در کارنامه دارد. آلتان، به‌جز رمان‌ها، کتاب‌های مجموعه‌مقالات و خاطرات هم دارد. او علاوه بر روزنامه‌نگاری تمام‌وقت، ساخت برنامه‌های تلویزیونی را هم در سوابق خود دارد. آلتان به‌خاطر انتقادات تندی که در برنامه تلویزیونی «صندلی سرخ»‌ به دولت ترکیه داشت، به یک‌سال‌ونیم زندان محکوم شد. روزنامه‌های ملیت و یئنی یوزیئل، دو نشریه مهمی هستند که عمده کار روزنامه‌نگاری آلتان در آن‌ها انجام شده است.

از این‌نویسنده، پیش‌تر در سال ۱۳۹۹ رمان «مردن آسان‌تر از دوست‌داشتن است» به‌قلم همین‌مترجم و همین‌ناشر منتشر شد که آخرین رمان منتشرشده از این‌نویسنده است و مقطع زمانی‌اش مربوط به سال‌های پایانی امپراتوری عثمانی در ترکیه است.

«تاریخ خاص تنهایی» در برگیرنده تاریخ زندگی انسان‌های عاصی و دورمانده از عشق است. یکی از شخصیت‌های این‌قصه، مردی به‌نام خسروبیک است که زمانی از اعضای اتحاد و ترقی بوده و در برهه‌ای از زندگی، کشتن را جایگزین عشق‌ورزی کرده است. او در آخرین روزهای عمرش با ترس و حیرت به عشق رو می‌کند اما دیگر دیر شده است. شخصیت دیگر داستان «تاریخ خاص تنهایی» زنی به‌نام نِرمین است که همیشه در جستجوی عشق است اما وقتی مردی به خاطرش رنج می‌کشد، او را ترک می‌کند. چون معتقد است هر عشقی تاریخ خاص خود را دارد؛ تاریخی که با جنگ، شکست، رنج، ویرانی و آتش‌بس پیش می‌رود. تاریخ مورد نظر نرمین، مانند آنچه مورخان می‌نویسند همیشه پر از درد و تباهی است. این‌تاریخ، تاریخی است که شادی‌ها را نادیده می‌گیرد.

مُبرّا هم به‌عنوان سومین‌شخصیت اصلی قصه، شخصیتی است که با وجود تمنای عشق، همیشه احساسات خود را پنهان و سرکوب کرده و با رفتارهای آکنده از بی‌مهری دیگران پیر شده و در نهایت، به‌خاطر عقاید و نگاهش بهای سنگینی می‌پردازد.

رمان «تاریخ خاص تنهایی» در ۳۸ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

یک‌روز قبل از سال نو، او را از دفتر مدرسه صدا کردند و به او گفتند که اجازه دارد به خانه برود. پدرش تماس گرفته و با مدیر صحبت کرده بود. باد سردی در کوچه‌ها می‌وزید، مردم باعجله در تدارک مراسم سال نو بودند. حیاط در زیر باران کثیف زمستانی پژمرده و بی‌رنگ به‌نظر می‌رسید، درختان عریان و نزار شده بودند، زمین گل‌آلود بود.
وقتی وارد سالن شد، اول مبرا را دید که داشت قرآن می‌خواند. خسروبیک در روزنامه‌هایش غرق شده بود، اما پدرش در مقابل پنجره ایستاده بود. به‌محض دیدن نرمین به‌سمت او آمد، بازویش را محکم گرفت و از سالن بیرون بردش. بی‌صدا از پله‌ها بالا رفتند و وارد اتاق پدرش شدند. پدرش با دقت در را بست. بعد ناگهان نرمین را در آغوش گرفت و شروع کرد به گریستن. همان‌طور گریه‌کنان گفت که چه اتفاقی افتاده است.
دو روز پیش، مادرش وقتی با اتومبیلش از روی خط آهن عبور می‌کرد با قطار تصادف کرده بود، قطار اتومبیل را کیلومترها با خود کشانده بود و هم اتومبیل و هم مادرش زیر قطار له شده بودند.

این‌کتاب با ۲۰۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...