حسین رحمتی­‌زاده که فعالیت حرفه­‌ای خود را در سال ۹۳ با انتشار رمان «انتخواب» در نشر بدیل آغاز کرد، در رمان تازه خود سراغ دغدغه­‌های اجتماعی روز می­‌رود.

به گزارش مهر، رمان«آن­ها که نیستند» رمانی اجتماعی­‌است که مسائلی همچون کودکان کار و بدسرپرست، اختلاف طبقاتی و فقر را دست­مایه خود قرار می­‌دهد. سهیل شخصیت اصلی این رمان پس از مرگ خودخواسته دوست صمیمی­‌اش، از زندگی مرفه و بی­‌دغدغه خود فاصله می­‌گیرد و به خیریه­‌ای پناه می­‌برد که کودکان بدسرپرست را تحت حمایت خود دارد.

رمان در شانزده فصل در خلال روایت گذشته و حال شخصیت­ اصلی، به زندگی کودکان زیادی می­‌پردازد که فقر و ناآگاهی، کودکی­‌شان را از بین برده­‌است. پرداختن به خیریه­‌ها و فعالان این عرصه، از دیگر ابعاد این رمان است که نشان از جسارت نویسنده و نگاه تیزبین او به مسائلی دارد که تاکنون کمتر از آن سخن به میان رفته است.

در معرفی کتاب می‌خوانیم:

«آن­ها که نیستند» می­‌تواند پسرها و دخترهایی باشد که کودکی­‌شان در سطح خیابان و پشت چراغ­‌های قرمز می­‌گذرد، همان­‌ها که نه شناسنامه دارند و نه نام خانوادگی و نه حتی پدر و مادری که دغدغه­­‌ی دست چندمشان فرزند باشد. «آن­ها که نیستند» می‌تواند تمام دخترها و پسرهایی باشد که کنار همدیگر تلاش کردند دنیای بهتری بسازند. کسانی که وقت­شان را صرف هویت­ دادن به کودکان بدسرپرست کردند. جای هزار کاری که می­‌شد در اوج جوانی­‌شان بکنند دور هم جمع شدند تا کسانی را ببینند که چشم­‌های هیچ­کس قادر به دیدنشان نبود.

رمان «آن­ها که نیستند» در ۱۸۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۲۵هزار تومان از سوی نشر نیماژ منتشر و راهی بازار کتاب شده­‌است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...