جدیدترین اثر داستانی هادی معیری‌نژاد به نام «خیالِ خام» در ژانر گوتیک از سوی انتشارات کتابسرای تندیس روانه بازار کتاب شد.

هادی معیری‌نژاد به نام «خیالِ خام

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، پنجمین اثر داستانی معیری‌نژاد فضایی آکنده از رعب و وحشت دارد و در شمال ایران روایت می‌شود.

هادی معیری‌نژاد درباره این کتاب توضیح داد که «خیالِ خام» رمانی در ژانر گوتیک و وحشت است. داستان درباره شهرکی خیالی در ساحل دریای خزر است که در فواصل زمانی قبل و بعد از انقلاب دو گروه سه نفره با اهداف متفاوت وارد آن می‌شوند؛ اما اتفاقات عجیب آن‌ها را متوجه نفرینی می‌کند که به‌صورت آرام و بطیء همه ساکنان و مهمانان این شهرک را به خودش دچار می‌کند. در این کتاب سعی شده ژانر اروپائی گوتیک در محل داستان در شمال ایران بومی شود.

در متنی از نویسنده در پشت جلد کتاب آمده است که «ویلای مروارید» را که نوشتم و منتشر کردم، احساس کردم داستانش تمام نشده و پرونده‌اش بسته نشده. شخصیت‌های رمان در خواب و رویا می‌آمدند و خودشان را نشان می‌دادند. یعنی که ما هنوز قصه خود را کامل نگفته‌ایم. این بود که تصمیم گرفتم داستان مستقل دیگری، کامل‌تر و دربردارنده ویرایش جدیدی از داستان قبلی، فصل‌های جدید و البته گذشته و فرجام روشن‌تر شخصیت‌هایش بنویسم. حاصل این تلاش شد «خیالِ خام».

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «باید از محوطه بیرون می‌زدم. حوصله بحث‌های اورنگ و سپنتا را هم نداشتم چون قطعا داشتند در سرسرا یا آشپزخانه درباره‌ی چیزی جروبحث می‌کردند. دیگر شب شده بود. به سمت کلبه‌ی پیرمرد و مسیر انتهای ویلا رفتم. نازی داشت سکوی جلوی کلبه‌شان را جارو می‌کرد. سلام کردم. کمر راست کرد و جواب داد. پرسیدم: «از ساحل دریا تا کجا می‌شه قدم زد؟»
با تعجب گفت: «الان؟!... اگه روشن‌تر باشه، از این طرف تا ساحل رودسر که خیلی به ما دوره و از اون طرف تا ساحل چمخاله؛ اما بین راه یه رودخانه هست؛ نمی‌شه بدون قایق ازش رد شد. اگه بخواید، باید با قایق برید تا چمخاله.»
«نه، از همین طرف می‌خوام کمی پیاده‌روی کنم. خواستم ببینم باتلاقی چیزی نباشه.»
«باتلاق توی جنگله، ساحل تمیزه، فقط مه داره.»
تشکر کردم و راهم را به سمت ساحل ادامه دادم. هوای مطبوعی بود. از مه هم ترسی نداشتم. می‌خواستم ببینم چیزهایی که اورنگ می‌گفت حقیقت دارد یا نه.»

هادی معیری‌نژاد، نویسنده و منتقد هنری متولد سال ۱۳۵۲ است. وی فارغ‌التحصیل رشته جامعه‌شناسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد تهران مرکزی و عضو انجمن منتقدان سینمای ایران است.

کتاب «هیتلر را من کشتم»(نشر هیلا)، رمان «ویلای مروارید»(نشر داستان)، رمان «ساعت باران»(نشر نیماژ) و رمان «قطعات گمشده» از آثار معیری‌نژاد در حوزه ادبیات داستانی به شمار می‌آید. این نویسنده همچنین پیشتر مجموعه شعر «انجمن بادهای بی‌سرزمین»(نشر داستان) را منتشر کرده بود. معیری‌نژاد برای رمان «ساعت باران» موفق به کسب عنوان شایسته تقدیر در دومین دوره جایزه ادبی نوفه(ادبیات گمانه‌زن) شد.

رمان «خیالِ خام» نوشته هادی معیری‌نژاد، در 176 صفحه، با تیراژ 500 نسخه، در قطع رقعی و جلد شومیز، به قیمت 59 هزار تومان از سوی انتشارات کتابسرای تندیس روانه بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...