احمد دهقان از انتشار رمان "دشتبان"برای عرضه در نمایشگاه کتاب خبر داد.

وی در گفتگو با مهر گفت :"دشتبان" رمانی برای گروه سنی نوجوان است که به زندگی یک خانواده در حاشیه جنگ و تلاش آنها  برای پیروزی بر طبیعت و دشمن می‌پردازد.

این نویسنده ادامه داد: "دشتبان" ماجرای یک خانواده‌ روستایی در جنگ است. خانواده‌ای که پدر و پدربزرگ در آن دشتبان بوده‌اند و در کنار رود الوند نزدیک قصرشیرین زندگی می‌کرده‌اند.
"دشتبان"  به همت انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است.
دهقان چندی قبل در درباره این کار گفته بود: بعد از "سفر به گرای 270 درجه" مدتی بود چیزی ننوشته بودم زیرا دچار نوعی وسواس شده بودم و می‌خواستم اثری متفاوت با آنچه در گذشته نوشته بودم بنویسم.
این نویسنده درباره کتاب‌های تجدید چاپی خود  گفت: دو کتاب "سفر به گرای 270درجه"و" گردان چهار نفره "که به ترتیب به چاپهای دوازدهم و هشتم رسیده‌اند از سوی  انتشارات سوره مهر در نمایشگاه عرضه خواهد شد.

وی ادامه داد: کتاب "من قاتل پسرتان هستم"نیز به چاپ پنجم رسیده ودر نمایشگاه  کتاب تهران توسط نشر افق منتشر می شود.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...