«نامه‌های یک موشِ بی‌سواد» نوشته سپیده خلیلی با مضمون مهارت نوشتن و با هدف دوستی و صلح منتشر و روانه بازارنشر شد.

نامه‌های یک موش بی‌سواد سپیده خلیلی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، موشِ بی‌سواد در داستان «نامه‌های یک موشِ بی‌سواد» با چالش روبرو می‌شود، چالشی برای آشتی با خانم موشه.

موشِ بی‌سواد از اینکه با خوردن لقمه‌ای از کتابِ خانم موشِ باعث ناراحتی‌اش شده بود تصمیم می‌گیرد با نوشتن نامه‌ای از او دلجویی کند. او چون خواندن و نوشتن نمی‌دانست برای نوشتن نامه به حیوانات دیگر مراجعه می‌کرد. آنها بر اساس خواسته و شرایط زیست خودشان متن نامه را تنظیم می‌کردند تا اینکه موشی بی‌سواد متوجه می‌شود و تصمیم می‌گیرد...

انتشارات مدرسه در موضوعات ادبیات و هنر، علمی و آموزشی برای گروه‌های مختلف سنی کتاب منتشر می‌کند.

«نامه‌های موشِ بی‌سواد» با ۴۰ صفحه رنگی و در قطع رحلی در فروشگاه‌های سراسر کشور و همچنین فروشگاه مجازی انتشارات مدرسه در دسترس مخاطبان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...