انتشارات نگاه کتاب «قطار سفید» سروده شمس لنگرودی را روانه بازار کتاب‌فروشی‌ها کرد.

قطار سفید شمس لنگرودی وارد ایستگاه شد

به گزارش کتاب نیوز، محمد شمس لنگرودی شاعر، نویسنده و پژوهشگر، درباره این کتاب به هنرآنلاین گفت: کتاب «قطار سفید» مجموعه‌ای از چهار کتاب «کتاب کویر»، «کتاب موسیقی (اشعاری در ستایش سازها)»، «منظومه بازگشت و اشعار دیگر» و « قطار سفید» است.

او با این توضیح که شعرهای کتاب طی 4-5 سال اخیر سروده شدند، افزود: آخرین مجموعه شعر چاپ شده‌ام «کتاب موسیقی (اشعاری در ستایش سازها)» بود و آخرین اشعارم مجموعه «قطار سفید» است که برای نخستین بار نشر یافته است.

لنگرودی در مورد انتشار این چهار مجموعه شعر در قالب یک کتاب، اظهارداشت: سال‌هاست که مشغله اصلی‌ام موسیقی شده. ملودی و ترانه می‌‌نویسم و می‌خوانم؛ البته تنظیم به عهده دیگران است، به همین خاطر نسبت به گذشته کمتر شعر می‌گویم و چاپ می‌کنم.

کتاب «قطار سفید» جلد سوم مجموعه اشعار شمس لنگرودی محسوب می‌شود که توسط انتشارات نگاه چاپ شده است.

«رفتار تشنگی»، «در مهتابی دنیا»، «خاکستر و بانو»، «جشن ناپیدا»، «قصیده‌ لبخند چاک چاک»، «نت‌هایی برای بلبل چوبی»، «پنجاه و سه ترانه‌ عاشقانه»، «باغبان جهنم»، «ملاح خیابان‌ها»، «رسم کردن دست‌های تو»، «می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم»، «شب نقاب عمومی است» و «حکایت دریاست زندگی» از جمله مجموعه شعرهای منتشرشده شمس لنگرودی هستند.

................ هر روز با کتاب ..............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...