انتشارات نگاه کتاب «قطار سفید» سروده شمس لنگرودی را روانه بازار کتاب‌فروشی‌ها کرد.

قطار سفید شمس لنگرودی وارد ایستگاه شد

به گزارش کتاب نیوز، محمد شمس لنگرودی شاعر، نویسنده و پژوهشگر، درباره این کتاب به هنرآنلاین گفت: کتاب «قطار سفید» مجموعه‌ای از چهار کتاب «کتاب کویر»، «کتاب موسیقی (اشعاری در ستایش سازها)»، «منظومه بازگشت و اشعار دیگر» و « قطار سفید» است.

او با این توضیح که شعرهای کتاب طی 4-5 سال اخیر سروده شدند، افزود: آخرین مجموعه شعر چاپ شده‌ام «کتاب موسیقی (اشعاری در ستایش سازها)» بود و آخرین اشعارم مجموعه «قطار سفید» است که برای نخستین بار نشر یافته است.

لنگرودی در مورد انتشار این چهار مجموعه شعر در قالب یک کتاب، اظهارداشت: سال‌هاست که مشغله اصلی‌ام موسیقی شده. ملودی و ترانه می‌‌نویسم و می‌خوانم؛ البته تنظیم به عهده دیگران است، به همین خاطر نسبت به گذشته کمتر شعر می‌گویم و چاپ می‌کنم.

کتاب «قطار سفید» جلد سوم مجموعه اشعار شمس لنگرودی محسوب می‌شود که توسط انتشارات نگاه چاپ شده است.

«رفتار تشنگی»، «در مهتابی دنیا»، «خاکستر و بانو»، «جشن ناپیدا»، «قصیده‌ لبخند چاک چاک»، «نت‌هایی برای بلبل چوبی»، «پنجاه و سه ترانه‌ عاشقانه»، «باغبان جهنم»، «ملاح خیابان‌ها»، «رسم کردن دست‌های تو»، «می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم»، «شب نقاب عمومی است» و «حکایت دریاست زندگی» از جمله مجموعه شعرهای منتشرشده شمس لنگرودی هستند.

................ هر روز با کتاب ..............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...