بحران در چپ جهانی | ایبنا


کتاب «هرم امپریالیستی در بوته نقد»[Critique of the “imperialist pyramid” theory of the communist party of Greece] که از سوی نشر گل‌آذین و به همت و ترجمه مسعود امیدی پژوهشگر و مولف حوزه اندیشه سیاسی منتشر شده، اثری است در حوزه نظریات مارکسیستی لنینیستی پیرامون امپریالیسم. این کتاب، برخلاف آثار خبری یا تحلیلی روزمره در خصوص جنگ اوکراین، از منظری نظری و با رویکردی پژوهشی به نقد مواضع برخی احزاب کمونیستی به‌ویژه حزب کمونیست یونان می‌پردازد. این احزاب، به زعم نویسنده، با فاصله گرفتن از چارچوب نظری لنین در کتاب «امپریالیسم: بالاترین مرحله سرمایه‌داری»، دچار انحرافات تئوریک شده‌اند که در بزنگاه‌هایی چون بحران اوکراین خود را نشان داده است.

«هرم امپریالیستی در بوته نقد»[Critique of the “imperialist pyramid” theory of the communist party of Greece

امیدی پیش از این نیز آثاری با عنوان «حقایق جنگ اوکراین» و «چشم‌انداز پایان» درباره جنگ اوکراین منتشر کرده بود، اما آن‌چه «هرم امپریالیستی در بوته نقد» را متمایز می‌سازد، تمرکز بر مفهوم امپریالیسم است. او در مقدمه می‌نویسد که بدون شناخت درست از امپریالیسم، تحلیل وضعیت‌های ژئوپلیتیک، از جمله بحران اوکراین، به تحلیلی ناکارآمد و گمراه‌کننده بدل خواهد شد. وی ضمن بررسی عملیات نظامی روسیه در اوکراین، آن را نه به مثابه تهاجمی امپریالیستی، بلکه در قالب واکنشی دفاعی و مشروع در برابر تهدیدات ناتو و غرب تفسیر می‌کند.

از دید نویسنده، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پروژه غرب برای تسخیر و تجزیه مجدد روسیه از طریق ابزارهایی چون ناتو و پروژه‌هایی نظیر بالکانیزاسیون ۲ در جریان بوده است. در این میان، رویکرد غرب به جنگ، در قالب رسانه‌سالاری، تحریم، حذف فرهنگی، و ترویج «روس‌هراسی» بازتولید شده تا چهره روسیه به‌عنوان کشوری متجاوز و فاشیست‌پرور ترسیم شود. امیدی با یادآوری تحولات میدان ۲۰۱۴، ممنوعیت حزب کمونیست اوکراین، کشتار مردم دونباس، توسعه ناتو به شرق، و ساخت آزمایشگاه‌های بیولوژیک آمریکایی در اوکراین، تلاش می‌کند زمینه‌های واقعی جنگ را آشکار کند.

بحران در چپ جهانی
مهم‌ترین بخش کتاب نقد نظریه‌ای است که حزب کمونیست یونان تحت عنوان «هرم امپریالیستی» مطرح کرده است. بر اساس این نظریه، تمامی کشورهای جهان، به تناسب جایگاه خود در بازار جهانی، در سطوحی از امپریالیسم قرار می‌گیرند. از دید امیدی، این دیدگاه در تقابل با تحلیل مارکسیستی لنینیستی از امپریالیسم قرار دارد، زیرا به جای تمرکز بر مناسبات سلطه و تابعیت، نوعی برابرسازی مفهومی انجام می‌دهد که در عمل منجر به تبرئه قدرت‌های امپریالیستی واقعی (چون آمریکا و ناتو) می‌شود.

او می‌نویسد که این نگاه، یادآور نظریه «سه جهان» در دهه ۷۰ میلادی است که اتحاد شوروی و آمریکا را به عنوان جهان اول تعریف کرده و در عمل، خطر اصلی را نه در امپریالیسم آمریکا، بلکه در «سوسیال‌امپریالیسم» شوروی می‌دید. امیدی این تحلیل‌ها را خطرناک می‌داند و بر آن است که بی‌مبالاتی نظری در فهم تضادها، ممکن است به هم‌سویی ناخواسته با امپریالیسم بینجامد.

نویسنده با نگاهی انتقادی، شماری از انحرافات موجود در جنبش‌های کمونیستی معاصر را برمی‌شمارد، از جمله آشفتگی نظری پس از فروپاشی شوروی، کم‌توجهی به متدولوژی علمی در تحلیل سیاسی، کلیشه‌سازی تاریخی (مانند شبیه‌سازی جنگ جهانی اول و جنگ اوکراین)، درک تقلیل‌گرایانه از مبارزه طبقاتی، غفلت از جنبه‌های تمدنی و تاریخی تحولات سیاسی، و ناتوانی در تشخیص اهمیت چندجانبه‌گرایی در برابر جهان تک‌قطبی.

همچنین کتاب بر این باور است که امروزه رسانه‌های امپریالیستی تا جایی پیش رفته‌اند که حتی ذهن بخشی از چپ جهانی را نیز مسموم کرده‌اند. روس‌هراسی گسترده در فضای رسانه‌ای، تنها بخشی از این عملیات روانی است که توانسته برخی از احزاب کمونیستی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

در سراسر کتاب، روح مسلط اندیشه لنینی حاکم است. امیدی بر آن است که بدون بازگشت به بنیان‌های نظری لنین، جنبش چپ قادر نخواهد بود از دام خطاهای تحلیلی، وابستگی به کلیشه‌ها، و تکرار مواضع امپریالیستی در لباس انتقاد، رهایی یابد. از نظر او، اصل «تحلیل مشخص از وضعیت مشخص» تنها کلید فهم پیچیدگی‌های کنونی سیاست جهانی است، نه فروکاستن هر رخداد به یک الگوی از پیش ساخته.

یکی از ویژگی‌های ممتاز این اثر، پیوند میان ترجمه و تألیف است. مقالاتی که در کتاب آمده، تنها ترجمه خام نیستند؛ بلکه در کنار آن‌ها مقدمه‌ای هدفمند، جمع‌بندی روشنگر، و حاشیه‌نویسی‌های تفصیلی از سوی مترجم / نویسنده ارائه شده‌اند که نقش کلیدی در فهم و هدایت فکری مخاطب ایفا می‌کنند. این امر کتاب را از یک گردآوری صرف به اثری پژوهشی و انتقادی بدل می‌سازد.

کوتاه سخن آنکه، «هرم امپریالیستی در بوته نقد» تنها نقد یک حزب یا یک موضع نیست، بلکه بازتاب دغدغه‌ای عمیق‌تر است: بحران در تفکر چپ جهانی، به‌ویژه در فهم تحولات ژئوپلیتیکی و مواجهه با نظم نوین جهانی. نویسنده تلاش کرده است تا با بازخوانی تجربه جنگ اوکراین و تحلیل‌های کمونیستی پیرامون آن، اهمیت بازسازی نظری بر مبنای لنینیسم را برجسته کند. برای مخاطب ایرانی علاقه‌مند به مسائل بین‌الملل، مارکسیسم، یا نقد رسانه‌ای امپریالیسم، این کتاب فرصتی است برای درنگی نظری در دل یکی از پرچالش‌ترین وقایع ژئوپلیتیکی عصر ما.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...