کتاب «زیست شیعی: مناسکی‌شدن مسلمانان در ایران امروز» نوشته‌ی دیوید تورفیل [David Thurfjell] با ترجمه سید شهاب‌الدین عودی منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز،  کتاب «زیست شیعی» ترجمه‌ای ست از کتاب  Living Shiʻ ism : instances of ritualisation among Islamist men in contemporary Iran که نسخه اصلی آن در سال 2006 منتشر شده است.

زیست شیعی: مناسکی‌شدن مسلمانان در ایران امروز» نوشته‌ی دیوید تورفیل [David Thurfjell] با ترجمه سید شهاب‌الدین عودی
این کتاب، پژوهشی درباره اسلام شیعی در ایران امروز با محوریت زندگی روزمره شیعیان است. تمرکز عمده کتاب بر مضامینی مانند تشیع زیسته، فرایند مناسکی‌شدن، بدن‌مندی، نقش‌های جنسیتی، فرایند حجیت‌بخشی، عواطف، فرایند جامعه‌پذیری و تغییرات اجتماعی زندگی شیعیان در ایران امروز است.

این پژوهش نشان می‌دهد که یک ایرانی شیعه در ایران امروز و هم‌زمان با تغییرات چشمگیر کشور پس از انقلاب اسلامی و همگام با مدرن‌شدن در کنار مناسبات خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، چگونه برای فائق‌آمدن بر دشواری‌های زندگی خود، اسلام را در زندگی روزمره‌اش تئوریزه کرده و چطور مذهب تشیع را با پوست و گوشت و استخوان خود زندگی و تجربه می‌کند. همچنین نشان می‌دهد که چگونه دین‌داری و مناسک شیعی به ابزاری برای راحتی و خودکنترلی در موقعیت‌های خاص زندگی شیعیان ایران امروز تبدیل می‌شود.

این کتاب چهاردهمین عنوان از مجموعه «کتابهای سرو» [مطالعات فرهنگ شیعی] است که زیر نظر محسن‌حسام مظاهری و توسط نشر آرما منتشر می‌شود.

پیش از این کتابهای «تراژدی جهان اسلام» محسن‌حسام مظاهری، «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا» محمد مشهدی نوش‌آبادی، «مطالعات شیعه‌شناسی در ایتالیا» بیانکاماریا اسکارچا اَمورتی؛ ترجمه‌ی لیلا کرمی، «اخگر گداخته‌ حکومت» علی طاهر الحمود؛ ترجمه‌ی سیدحسین مرکبی، «دوراهی روحانیت» کمال رضوی، «پل تا جزیره» مهدی سلیمانیه، «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی» محسن‌حسام مظاهری، «آیین‌های تلویزیونی و بازنمایی حزن و فرح مذهبی» علی جعفری، «عاطفه‌گرایی و عقل‌گرایی در مراسم مذهبی» علیرضا قبادی، «هیئت‌های عزاداری در جامعه‌ی ایران» جبار رحمانی، «ساکنِ خیابان ایران» محسن‌حسام مظاهری، «سفر به تنهایی» محمدرضا پویافر و «زمان در زندان» زهره سروش‌فر از این مجموعه منتشر شده بود.

«زیست شیعی: مناسکی‌شدن مسلمانان در ایران امروز» در 368 صفحه و با قیمت 40هزار تومان توسط نشر آرما منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...