علی‌الله سلیمی | همشهری


کتاب «نوروزستان» نوشته بهرام امیراحمدیان، اثری تحقیقی درباره آیین‌های نوروزی، نوروز در آثار شاعران، نوروز در کشورهایی که نوروز را گرامی می‌دارند، شامل جمهوری آذربایجان، آسیای مرکزی، آسیای جنوب‌غربی شامل افغانستان و پاکستان، آسیای صغیر و بحرین، نوروز در بین ایزدی‌ها و در نهایت نوروز به‌عنوان عنصر دیپلماسی فرهنگی برای به‌کار بردن در دیپلماسی عمومی و قدرت نرم و جایگاه آن و... است که از سوی انجمن دوستی ایران و روسیه اخیراً منتشر شده است.

نوروزستان بهرام امیراحمدیان

این کتاب به معرفی ویژگی‌ها و آداب و رسوم برگزاری جشن‌های نوروزی در کشورهای حوزه نوروز اختصاص دارد. از آنجا که بسیاری از کشورهای حوزه نوروز در نام خود پسوند «ستان» دارند، مولف، اصطلاح «نوروزستان» را برای آن برگزیده است. بهرام امیراحمدیان، استادیار مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز در دانشگاه تهران است. او همکاری‌هایی با وزارت امورخارجه، مرکز آمار ایران و صداوسیما را در طول دوران فعالیت خود در کارنامه‌اش به ثبت رسانده و مقالات و کتاب‌های متعددی را در حوزه تخصصی و مطالعاتی خود، آسیای مرکزی و قفقاز تألیف و منتشر کرده است. با امیراحمدیان درباره کتاب «نوروزستان» گفت‌وگو کرده‌ایم.

در ابتدا از اهمیت جایگاه نوروز در بین مردمان گوناگون بگویید که همه‌ساله این عید باستانی فراگیر را جشن می‌گیرند.
برای پی ‌بردن به اهمیت جایگاه نوروز در بین مردمان گوناگون، نگاهی به گستره جغرافیایی نوروز مناسب است. نوروز در گستره جغرافیایی جهان ایرانی از غرب چین تا آناتولی‌، از شبه‌قاره هند و افغانستان در شرق تا بین‌النهرین در غرب و از سین کیانگ و آسیای مرکزی در شمال شرق تا دامنه‌های شمالی قفقاز بزرگ در شمال و آسیای صغیر در شمال‌غربی را شامل می‌شود که دورتادور ایران‌زمین را به‌عنوان خاستگاه تمدن ایرانی در بر می‌گیرد. ترکمن‌ها، ازبک‌ها، قره‌قالپاق‌ها، قزاق‌ها و قرقیزها (در آسیای مرکزی)، آذری‌ها و کردهای ایزدی در ارمنستان و عراق، ترک‌های شمال قفقاز ازجمله آذری‌های دربند در داغستان‌ (در فدراسیون روسیه)، افغان‌ها، پشتون‌ها، بلوچ‌های پاکستان و بلوچ‌ها و تاجیک‌های آسیای مرکزی، کردهای ترکیه‌، عراق و سوریه و تات‌ها و تالش‌های قفقاز و ترک‌های آناتولی (ازجمله علوی‌ها) و ترک‌های بالکان (قاقائوزها در مولداوی در اروپای شرقی) و مسلمانان حوزه ولگا در تاتارستان، اودمورتستان و باشقیردستان و مسلمانان آستراخان (در فدراسیون روسیه) همه در باور به این آیین شکوهمند و در برگزاری آن با هم شریک‌ هستند.

در منابع تاریخی پیدایش نوروز به کدام دوره یا دوره‌های تاریخی نسبت داده شده است؟
در ادبیات فارسی جشن نوروز را مانند بسیاری از آیین‌های دیگر، رسم‌ها، فرهنگ‌ها و تمدن‌ها به نخستین پادشاهان نسبت می‌دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری، چون فردوسی، منوچهری، عنصری، بیرونی، طبری، مسعودی، ابن‌مسکویه، گردیزی و بسیاری دیگر که منبع تاریخی- اسطوره‌ای آنان بی‌گمان ادبیات پیش از اسلام بوده، نوروز و برگزاری جشن نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می‌دانند. محمد بن جریر طبری(قرن سوم هجری)، نوروز را سر آغاز دادگری جمشید دانسته است. ابوریحان بیرونی(نیمه دوم قرن چهارم-نیمه اول قرن پنجم هجری) هم پرواز کردن جمشید را آغاز جشن نوروز می‌داند. همچنین به نوشته گردیزی (قرن پنجم هجری)، جمشید جشن نوروز را به شکرانه اینکه خداوند گرما و سرما و بیماری و مرگ را از مردمان گرفت و 300سال بر این جمله بود، برگزار کرد. خیام (قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری) هم نوشته است، جمشید به مناسبت باز آمدن خورشید به برج حمل نوروز را جشن گرفت.

ویژگی‌های انسانی نوروز را چگونه می‌شود شرح داد. آیا در این مورد هم نظریاتی در کتاب شما آمده است؟
بله، جشن‌ها و آیین‌های نوروزی در خود اندیشه‌ها و آرمان‌های انسانی و یزدانی به‌همراه دارند که توانسته پس از گسترش اسلام جزو معدود آداب و رسومی باشد که پابرجا مانده است. این آیین‌های زیبای نوروزی که برخی در پیشواز از نوروز، بعضی در ایام نوروز و برخی دیگر در بدرقه نوروز در گستره‌ای وسیع در بین مردمان گوناگون برگزار می‌شوند و دامنه‌شان نه‌تنها محدودتر، بلکه سال به‌سال گسترده‌تر شده و دولت‌های جدیدالاستقلال بازمانده از شوروی سابق را فراگرفته و به‌عنوان جشنی دولتی برای بازیابی هویت سیاسی مردم و اندیشه سیاسی دولت‌ها شناخته شده از زیبایی، شکوه، عظمت و قداست خاصی برخوردار است.

به‌نظر می‌رسد که این آیین‌ها توانایی آن را دارند که ملل و اقوام گوناگونی را که به آن باور داشته و همه‌ساله آن را پاس داشته و برپا می‌دارند، به‌هم نزدیک سازند. اگر این فرض درنظر گرفته شود، این وظیفه را کدام کشور یا ملتی می‌تواند به انجام برساند؟
نام این جشن و آیین در بین همه مللی که آن را برگزار می‌کنند از هر زبان و نژاد همان «نوروز» است و هیچ‌گاه نام آن به زبان‌های دیگر مردمانی که آن را برگزار می‌کنند و حتی به زبان‌های محلی ایرانی هم ترجمه نشده است. این مورد از دیگر وجوه ماندگاری و جاودانگی آن است.

به‌عنوان نویسنده کتابی که ریشه‎ها و مانایی جشن‌های نوروز را بررسی می‌کند، علل ماندگاری نوروز را در چه مواردی می‌دانید؟
از علل ماندگاری نوروز آن است که این آیین مردمی است و در قلب مردم و در بین مردم و در خانواده برگزار می‌شود. خانواده خاستگاه، پاسگاه و پروردگاه نوروز است؛ به همین جهت آن را ماندگار و جاوید ساخته است. چون خانواده کوچک‌ترین واحد اجتماعی و از بیشترین تعداد برخوردار است، نوروز را توانسته است در طول تاریخ نگه ‌دارد، شکوه بخشد و به نسل‌های بعدی منتقل کند. این رمز جاودانگی و ماندگاری نوروز را باید در جاودانگی و ماندگاری نهاد خانواده در جامعه شرق جست‌وجو کرد. نوروز از معدود آیین‌هایی است که در آن رابطه انسان و طبیعت و پاسداری از محیط‌زیست متجلی می‌شود. آیین‌های نوروزی آنچنان در دل مردم نشاط می‌آفرینند که از گذشته دور تا‌کنون نه‌تنها از بین نرفته‌اند، بلکه بر شکوه آن افزوده شده است‌. کمتر آیینی را می‌توان یافت که ضمن برخورداری از جنبه‌های مردمی توانسته باشد در روح و جان مردم ریشه دواند.

در کتاب «نوروزستان» به جنبه‌های توحیدی نوروز هم اشاره شده است. در این‌باره بیشتر توضیح دهید.
بله، نوروز آیینی است توحیدی که هم ویژگی‌های مردمی و انسانی در آن وجود دارد و هم آیین دینی و مذهبی پنداشته می‌شود. این آیین‌هایی که از دوره باستان در قلمروی امپراتوری ایران پدیدار شد، شکل گرفت و جاودانه شد، پس از اسلام هم به حیات روحانی خود ادامه داد. دین اسلام هر آنچه روش‌ها، باورها و آیین‌هایی که مخالف با اندیشه‌های اسلامی بود، در قلمروی خود منسوخ کرد، ولی نوروز با تمام قدرت خود ماندگار شد. راز این ماندگاری چیزی نبود جز ویژگی‌های آیینی آن که مظاهر شرک و بت‌پرستی در آن نبود. هر چند ایران‌زمین سرزمین بت‌پرستی نبود. اینجا همیشه تاریخ سرزمین توحیدی بوده است.

قلمروی جغرافیایی نوروز چه محدوده مکانی و سرزمینی را شامل می‌شود؟
قلمروی جغرافیایی حوزه نوروز در ناحیه کم‌آب کره‌زمین واقع شده است‌. این قلمرو منطبق است با عرض‌های بین‌مدار رأس‌السرطان (23درجه و 27دقیقه عرض شمالی) تا مدار 50درجه عرض شمالی در نیمکره‌ شمالی و نصف‌النهارات 20درجه تا 80درجه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ، نیمکره شرقی. در اینجا آب ارزش بسیار دارد و حیات انسان و طبیعت مستقیما به آن وابسته است و با یکدیگر پیوند عمیقی دارند. در کتیبه بیستون آمده است که اهورمزدا این سرزمین را از خشکسالی، جنگ و دروغ در امان نگاه‌ دارد. آب از دیگر عناصر مهم نعمت‌های خداوندی است که در عرصه جغرافیایی حوزه نوروز گرامی داشته می‌شود و تنگ بلوری با آب زلال و ماهی قرمز نشانی از زندگی و حیات شاداب است. در آیین زرتشت گفته شده است: هر کس در آب تف بیندازد، گناهکار است. دین اسلام هم ارزش زیادی برای‌آب قائل است و بهشت وعده داده شده خداوند یکتا در قرآن کریم جایی است که نهرهای فراوان آب زلال در آن جاری است و باران نعمت الهی است که به امر خداوند بر زمین می‌بارد و به اذن پروردگار دانه را در خاک می‌رویاند و تازه شدن طبیعت در هر سال بعد از زمستان سخت، نشانه و نمادی از رویش و حیاتی دوباره برای انسان و نشان رستاخیز است. آیین نوروزی سپاسگزاری به‌درگاه یزدان است، به پاس نعمت‌هایی که در اختیار انسان گذاشته است‌.

با نگاهی به آیین‌های نوروز ازجمله خانه‌تکانی پیش از عید، چهارشنبه آخر سال‌، سفره هفت‌سین‌، مراسم تحویل سال‌، دید و بازدیدهای نوروزی‌، دیدار بزرگ‌ترها، سرکشی به بیماران، یاری رساندن به تنگدستان، آشتی دادن کسانی که با هم قهر بوده‌اند، اهدای عیدانه‌ و مراسم سیزده به‌در، همه به‌نحوی با روابط انسان و طبیعت و روابط بین انسان‌ها وابسته است‌.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...