«چگونه در یک دنیای پرسرعت آرام و مراقب بود» [Mŏmch'umyŏn, piroso poinŭn kŏttŭl] اثر هامین سونیم [Hyemin sunim] منتشر شد.

چگونه در یک دنیای پرسرعت آرام و مراقب بود» [Mŏmch'umyŏn, piroso poinŭn kŏttŭl] اثر هامین سونیم [Hyemin sunim]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «چگونه در یک دنیای پرسرعت آرام و مراقب بود» ابا ترجمه صادق اصالتی توسط نشر هیرمند به چاپ رسیده است.

ناشر در معرفی این اثر آورده است:

دنیا به‌سرعت پیش می‌رود، اما این بدین معنا نیست که ما هم باید به‌سرعت حرکت کنیم. در این کتاب راهنمای ذهن­‌آ‌گاهی بسیار پرفروش- که بیش از سه میلیون نسخه در کره­‌جنوبی فروخته است و به مدت 41 هفته پرفروش‌ترین کتاب کره­‌جنوبی بود و جوایز شاخه‌های مختلف بهترین کتاب سال این کشور را به دست آورد. نویسنده با ارائه راه‌کا‌رهایی برای رسیدن به رفاه و خوشبختی در هشت حوزه، از جمله روابط، عشق، معنویت،… بر اهمیت ایجاد یک رابطه‌­ی عمیق‌تر با دیگران و درعین‌حال مهربان و بخشنده بودن با خود تأکید می‌کند.

کتاب حاضر نخستین بار با عنوان «وقتی آرام باشی، خواهی دید!: (پیدا کردن آرامش در زندگی شلوغ امروزی!)» با ترجمه مهرنوش گلشاهی‌فر توسط انتشارات برکه خورشید در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است.

نشر هیرمند این اثر را در 154 صفحه و قیمت 39 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...