ترجمه جدیدی از کتاب «هنر امکان» [The art of possibility] که ارتباطات ساده و روزمره انسانی را بصورت کاربردی و اجرایی نشان می‌دهد؛ منتشر شد.

هنر امکان» [The art of possibility]  بنجامین و رزاموند استون زاندر [Benjamin Zander and Rosamund Stone Zander]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «هنر امکان» نوشته بنجامین و رزاموند استون زاندر [Benjamin Zander and Rosamund Stone Zander] با ترجمه جواد کریمی‌ توسط موسسه فرهنگی اطلس پیدایش به زیورچاپ آراسته شد.

امروزه کتاب‌های توسعه فردی جایگاه ویژه ای بین کتاب‌های مورد علاقه عموم مردم در کتابخانه منازل و محل کار دارند. متاسفانه اغلب آثاری که در این زمینه منتشر می‌شوند تکراری، عاری از محتوی غنی و سرشار از اغراق‌های مرسوم و یا عدم انطباق با فرهنگ جاری مردم هستند. این قبیل کتاب‌ها با عناوین تاثیرگذار، ذهن مخاطب را تحت تاثیر قرارداده و برخی از آنها با هدف گزاری‌های کاذب و دور از واقعیت، چالش‌های جدیدی برای خواننده این قبیل آثار رقم می‌زنند.

اما «هنر امکان» از جنس و فضای دیگری است. این کتاب کاربردی، در زمینه توسعه فردی و بدور از اغراق‌های خطی، اشخاص را در مسیر نگاهی کل نگر قرار داده و با در نظر گرفتن متغیرهای اجتماعی زندگی مدرن، آنها را تغییر می‌دهد.

به گفته نویسندگان این کتاب، این اثر روش‌های جدیدی را برای تعریف خود، دیگران و جهان پیرامون ما پیشنهاد می‌دهد. اینها روش‌هایی است که برای چالش‌های پیش روی ما مقیدتر است.

نویسنده در جای دیگری تصدیق می‌کند که این کتاب از استعاره‌های موسیقی بهره می‌برد و بر همه هنرها تکیه دارد. هنرهایی نظیر هنر دوباره از نو ساختن مان، خلق تقابل‌های شگفت انگیز، روزنه‌های عاطفی، حضور چشمگیر و مسیر پرواز بسوی جاودانگی.

[این کتابنخستین‌ بار تحت عنوان «ج‍ه‍ان‌ ام‍ک‍ان‌» با ترجمه مامک بهادرزاده توسط انتشارات آوین در سال ۱۳۸۵ منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...