آنچه در این دفتر آمده، در نزدیکترین زمانِ تاریخی، متعلق به پنج هزار سال پیش است. زمانی که اثری از ادیان بزرگ نیست.

در جستجوی حقوق ایرانی علیرضا غریب دوست

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، درجلد نخست کتاب «در جستجوی حقوق ایرانی» که توسط انتشارات نگاه معاصر و انجمن حقوق شناسی به قلم علیرضا غریب دوست منتشر شده است، مولف با طرح موضوع امکان برخورداری نظام حقوقی ایران از مبانی اندیشه حقوقی متناسب با فرهنگ، سنت ها و باورمندی های ایرانیان، به موضوع ناکارآمدی نظام حقوقی کشور از 1285 خورشیدی تا به امروز اشاره و با طرح ایده «حقوق ایرانی» به مرور برخی منابع و جانمایه‌های فرهنگی و اندیشه‌های حقوقی در طول تاریخ فرهنگی ایرانزمین و امکان سنجی شناسایی مبانی و مقتضیات نظام حقوقی متناسب با جامعه ایرانی پرداخته است.

در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «آنچه در این دفتر آمده، در نزدیکترین زمانِ تاریخی، متعلق به پنج هزار سال پیش است. زمانی که اثری از ادیان بزرگ نیست، اما قواعد و مقرراتی مرور شده که بعدها و در برخی ادیان، عیناً قوانینِ معابدِ خدایانِ سومری در 3700 سال پیش بودند و ای بسا که خاستگاه آنها نیز هلیل رود یا جیرفت کنونی باشد. مقصود از آنچه گفته شد، ترغیب حقوق خواندگان برای شناسایی مبانی و مقتضیات نظام حقوقی ایرانی است و شاید کمینه اثرش این باشد که اگر روزی اندیشمندی برآن شد تا کتابی در «اندیشه های حقوقی» بنگارد، به جان مایه های نهفته در اساطیر ایرانی و دورانِ پیشاتاریخی ایرانزمین چون هلیل رود، مرهشی و ایلام در هزاره های پنجم و چهارم پیش از میلاد و قانون نامه های بین النهرین باستان نیز نظری اندازد.»

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...