کتاب «ایکیگای» [Ikigai: The Japanese Secret to a Long and Happy Life] نوشته مشترک هکتور گارسیا [Hector Garcia] و فرانچسک میرالس [Albert Liebermann] با ترجمه گلی نژادی از سوی نشر ثالث منتشر شد.

ایکیگای» [Ikigai: The Japanese Secret to a Long and Happy Life]هکتور گارسیا [Hector Garcia] و فرانچسک میرالس [Albert Liebermann

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نخستین مساله‌ای که با دیدن کتاب «ایکیگای» (راز ژاپنی‌ها برای داشتن عمری طولانی و زندگی شاد) به ذهنمان خطور می‌کند این پرسش است که «مفهوم ایکیگای دقیقا چیست و چگونه می‌توانیم به آن دست یابیم؟» همچنین تعجب می‌کنیم که ژاپنی‌ها چگونه این بهشت جاودانه را برای خود ساخته‌اند، جایی که اواخر جنگ جهانی دوم دویست هزار کشته بر جا گذاشت.

ایکیگای مفهومی ژاپنی به این معناست که شادی همواره در مشغول بودن است مانند معنادرمانی اما یک گام جلوتر از آن. به نظر می‌رسد که یکی از دلایل طول عمر ژاپنی‌ها، به ویژه ساکنین اُکیناوا نیز همین است. در این جزیره از هر صدهزار نفر دو هزار و چهارصد و پنجاه و پنج نفر بیش‌تر از صد سال عمر می‌کنند که این آمار بسیار بالاتر از میانگین جهانی است.

اُکیناوایی‌ها به غریبه‌ها دشمنی نمی‌ورزند و براساس اصل ایچاروباچود زندگی‌ می‌کنند و عبارتی محلی به این معنا دارند: «با همه مثل برادر رفتار کن حتی با کسی که برای اولین‌بار دیده‌ای.»

یکی از رازهای شادی ساکنان اگیمی این است که آن‌ها خود را عضوی وابسته به جمع می‌دانند. مردم اگیمی از کودکی یوئی مارو یا کارهای گروهی انجام می‌دهند و یا عادت کرده‌اند در کارها به یکدیگر کمک کنند.

ژاپنی‌ها معتقدند که هر فرد ایکیگای منحصر به خود را دارد. دلیلی که هر روز صبح به خاطر آن از رختخواب بیرون بپرد. این کتاب الهام‌بخش و آرام‌بخش به شما کمک می‌کند تا زندگی خود را تغییر دهید و ایکیگای خودتان را کشف کنید. به شما می‌آموزد که شتابزدگی را رها کنید و اهدافتان و روابط دوستانه‌تان را دنبال کنید و به علایقتان بپردازید. با ایکیگای به زندگی خود معنا و شادی ببخشید.

رشد دوستی‌ها، سبک تغذیه، استراحت کافی و ورزش مداوم و ملایم همه بخشی از عوامل سلامتی آن‌ها هستند اما در همه آن‌ها قلب شور و شوق زندگی یا همان ایکیگای می‌تپد که انگیزه مردمان بالای صدسال برای برگزاری مداوم جشن تولدها و شادی‌هایشان است.

هدف از نگارش این کتاب دانستن راز طول عمر صد ساله‌های ژاپنی و نشان دادن راه‌هایی برای پیدا کردن ایکیگای است. چون کسانی که ایکیگای خود را کشف کنند همه چیز را برای سفر طولانی و شاد زندگی به دست خواهند آورد.

نویسندگان کتاب می‌گویند: «طرح اولیه این کتاب در شبی بارانی در توکیو شکل گرفت زمانی که برای اولین بار یکدیگر را در قهوه‌خانه‌ای کوچک ملاقات می‌کردیم. پیش از آن نوشته‌های یکدیگر را خوانده بودیم اما به شکرانه فاصله زیاد بین بارسلونا و پایتخت ژاپن یکدیگر را ندیده بودیم. آشنای مشترکی موقعیت ملاقات ما را فراهم آورد و این شروع یک دوستی شد که در نتیجه آن کارمان شکل گرفت و به نظرم تا پایان زندگی هم این دوستی ادامه خواهد داشت.

دیدار بعدی ما یک سال بعد در پارکی در مرکز شهر توکیو اتفاق افتاد. با هم قدم می‌زدیم و درباره گرایش‌های روانشناسی غرب گفتگو می‌کردیم به ویژه درباره معنادرمانی که به افراد کمک می‌کند اهداف خود را در زندگی پیدا کنند. به این موضوع اشاره کردیم که معنادرمانی ویکتور فرانکل در میان برخی درمانگران که پیرو دیگر مکاتب روانشناسی بودند منسوخ شده است. با این حال هنوز هم بسیاری در پی یافتن معنا و هدف در کارها و زندگی‌شان هستند.»

کتاب «ایکیگای» نوشته مشترک هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس با ترجمه گلی نژادی در 132 صفحه، شمارگان 1100 نسخه و قیمت 22 هزار تومان از سوی نشر ثالث منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...