«تأدیب الرجال: پاسخ به تأدیب النسوان زن‌ستیز» به تصحیح شقایق فتحعلی زاده و رقیه آقابالازاده توسط ندای تاریخ منتشر شد. این کتاب پاسخی است به منابع «تادیب النسوان» در دوران قاجاریه.

تأدیب الرجال: پاسخ به تأدیب النسوان زن‌ستیز

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات ندای تاریخ» کتاب «تأدیب الرجال: پاسخ به تأدیب النسوان زن‌ستیز» به تصحیح شقایق فتحعلی زاده و رقیه آقابالازاده را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۹۲ صفحه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب پیشتر به سال ۱۳۹۶ با عنوان «آداب تادیب الرجال» با شمارگان هزار نسخه، ۸۰ صفحه و بهای ۱۰ هزار تومان منتشر شده بود، اما در این چاپ یک بازبینی اساسی روی متن صورت گرفت و مقدمه آن نیز مفصل شد.

درباره این کتاب می‌توان گفت که در دوره قاجار زنان همانند دیگر دوره‌های تاریخی با ساختار پدرسالاری، مردسالاری شوهرسالاری روبه‌رو بودند، در این ساختار معیوب رساله‌هایی انتقادی تحت عنوان تأدیب‌النسوان نگاشته می‌شد. این کتاب‌ها با موضوع اصلی انتقاد از آداب و سلوک زنان نوشته می‌شد و دستورالعملی بود که (بنا به نظر نگارنده‌های آنها) اگر زنان به آن عمل می‌کردند رضایت همسران خود را در پی داشتند. بیشتر دستورالعمل‌های این رساله‌ها در راستای خواسته‌ها و منویات مردان و تمتع آنها از لذات زندگی و مسائل جنسی بود.

نویسنده‌ها در قالب نصیحت‌های پندآمیز به زنان می‌آموختند چگونه رفتار کنند، حرف بزنند، راه بروند، غذا بخورند، لباس بپوشند و به طور کلی اطاعت بی‌چون و چرایی از همسران خود داشته باشند. گاسپار دروویل افسر فرانسوی که بر اساس معاهده دفاعی فینکنشتاین بین ایران و فرانسه در دوران حکومت فتحعلیشاه به ایران آمده بود، اما با ناکام ماندن این معاهده به استخدام دولت ایران درآمد، در سفرنامه مشهور خود با عنوان «سفر در ایران» درباره زنان ایرانی چنین نوشته است: «تربیت خانوادگی و سنت‌های دیرینه نه تنها دخترها را به انزوای دائم محکوم می‌کند، بلکه تقریباً آنها را از مهر پدری نیز محروم می‌کند. دخترها به محض رسیدن به بلوغ و حتی پیش از آن قربانی سودجویی پدر و مادرشان می‌شوند.»

مردان ایران در دوره قاجار در اصل صاحب زنان بودند و زن‌ها از جمله دارایی آنها محسوب می‌شدند. آنها هر بار که اراده می‌کردند می‌توانستند زن را حتی بدون اطلاع او طلاق دهند و دوباره به او رجوع کنند. فقط بارسوم بود که کمی جریان رجوع را سخت می‌کرد. قوانین رایج هیچ حقی را برای زنان درنظر نمی‌گرفت و حتی نام آنها نیز در اجتماع برده نمی‌شد و زنان تنها با نام پسر ارشدشان (مثلاً مادر حسن) شناخته می‌شدند.

در چنین شرایطی منابع «تادیب نسوان» نوشته می‌شد. به فاصله چند سال از انتشار این کتاب‌ها برخی از زنان قاجار بر آن شدند که پاسخ در خور به نویسنده آن بدهند. یکی از این بانوان نویسنده نسخه حاضر است که از نام ایشان اطلاعی نداریم. کتاب پیش رو با عنوان تأدیب‌الرجال به خط نستعلیق و در مجموع ۱۰۵ صفحه که بخش اول آن شامل تأدیب‌النسوان و در ۶۶ صفحه است که نگارش آن در تاریخ ربیع‌الثانی ۱۳۱۸ ق به پایان رسیده است و بخش دوم که ۳۹ صفحه است تأدیب‌الرجال را در بر می‌گیرد. خوانش این نسخه به پاس از تلاش بانوانی است که در راه برابری اجتماعی ایستادگی کردند.

................ هر روز با کتاب ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...