کتاب «تجملات اشتراکی (مخیله سیاسی کمون پاریس)» [Imaginaire de la Commune] نوشته کریستین راس [Ross, Kristin] با ترجمه رحمان بوذری توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

تجملات اشتراکی (مخیله سیاسی کمون پاریس)» [Imaginaire de la Commune] نوشته کریستین راس [Ross, Kristin] با

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «ماتریالیسم» ازجمله کتاب‌هایی است که پیش‌تر با ترجمه بوذری توسط این‌ناشر چاپ شده‌اند. نشر مرکز همچنین ترجمه کتاب‌های «جنگ داخلی در فرانسه، ۱۸۷۱»، «نبردهای طبقاتی در فرانسه»، «هیجدهم برومر، لوئی بناپارت» ‌ و «دگرگونی جهان (درآمدی بر مانیفست حزب کمونیست)» را مرتبط با موضوع کتاب «تجملات اشتراکی» به چاپ رسانده است.

مترجم کتاب پیش‌رو می‌گوید شاید بتوان تمام تلاش کریستین راس را در «تجملات اشتراکی» مقابله با تصویر رایج از کمون پاریس دانست؛ یعنی تلاش برای اثبات ماهیت کمون نه به عنوان خاطره‌ای در عرض خاطره‌های دیگر بلکه خاطره مقوم رهایی بشریت. کلیت کتاب کریستین رأس درباره کمون پاریس، توضیح هستی بالفعل آن‌دوره تاریخی است. او با وام‌گیری از مارکس، ابداع سیاسی کمون پاریس را، نفس هستی و تجربه بالفعل عنوان کرده است. کمون پاریس همان‌طور که می‌دانیم به برهه‌ای از تاریخ فرانسه و غرب مربوط می‌شود که طی یک دوره ۷۲ روزه در بهار ۱۸۷۱، یک قیام کارگری، ‌ چهره شهر پاریس را تغییر داد. این‌تغییرات شروع به سازماندهی آزاد حیات اجتماعی براساس اصول همکاری و تعاون کرد.

کریستین راس، نویسنده این‌کتاب متولد سال ۱۹۵۳ و استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه نیویورک است. این‌پژوهشگر را بیشتر به‌خاطر آثارش درباره فرهنگ و ادبیات فرانسه در قرون نوزده و بیست می‌شناسند. او «تجملات اشتراکی» را سال ۲۰۱۵ نوشته اما پیش از آن، دو کتاب دیگر با نام‌های «ظهور و فضای اجتماعی: آرتور رمبو و کمون پاریس» و «مه ۶۸ و زندگی‌های پس از مرگ آن» را در سال‌های ۱۹۸۸ و ۲۰۰۲ نوشت.

کتاب پیش‌رو، ۵ فصل اصلی دارد که با یک پیوست که گفتگویی را درباره اهمیت فعلی کمون پاریس با راس در بر می‌گیرد، همراه شده‌اند. عناوین ۵ فصل این‌کتاب به‌ترتیب عبارت‌اند از: «فراتر از "رژیم سلولی ملت‌ها"»، «تجملات اشتراکی»، «ادبیات شمال»، «بذرهای زیر برف» ‌ و «همبستگی».

نویسنده کتاب در معرفی اثرش می‌گوید در این‌کتاب تلاش کرده عناصر مخیله‌ای را گردآوری کند که باعث رخ‌دادن کمون پاریس ۱۸۷۱ شد و پس از آن نیز دوام آورد؛ مخیله‌ای که او و کمونارها آن را تجملات اشتراکی نامیده‌اند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

چنان‌که دیدیم در ایام کمون مارکس نیز، مثل کراپوتکین و موریس، داشت در لندن خود را غرق در «ادبیات شمال» می‌کرد، چرنیشفسکی می‌خواند و مجله‌های نارودنیک‌های روس و اعضای بین‌المللی در سوئیس را، مجلاتی که الیزابت دمیتریف برای او می‌فرستاد. ولی برخلاف کراپوتکین و موریس به‌خوبی از آنچه در پاریس می‌گذشت خبر داشت. او تا جای ممکن در جریان اتفاقات پاریس بود، تا جایی که می‌شد درباره واقعه‌ای دانست که سانسور و تبلیغات حکومتی تعمدا آن را از انظار دور نگه می‌داشتند. روند تکان‌دهنده وقایع کمون و حضور بسیاری از دوستان مارکس در صحنه نبرد تأثیری مستقیم بر او داشت، و او را از نزدیک با نیروهای رهایی‌بخش حال حاضر مواجه می‌کرد و وا می‌داشت همراه با آنها فکر کند. کمون مارکس را به نوعی مواجهه مستقیم با هستی بالفعل صور اجتماعی بدیل کشاند، و او سرانجام به این نتیجه رسید که کمون _ اگر از قاموس رانسیر استفاده کنیم _ تا حدودی «باز توزیع کامل قلمرو محسوس‌ها» است. در نظر مارکس نیز، مثل کراپوتکین و روکلو، اوضاع و احوال کمون فوق‌العاده خلاق از کار درآمد: با خلق شیوه‌هایی برای قاب‌بندی یا قرائت یا مشارکت در لحظه مداخله کمون که پس از آن قاب ادراک را دگرگون می‌کند و عرصه ممکنات را می‌گشاید.

این‌کتاب با ۲۰۲ صفحه، شمارگان هزار و ۸۰۰ نسخه و قیمت ۴۶ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...