تازه‌ترین اثر انتشارات کتاب تداعی با عنوان «مهاجر خوب» [The good immigrant] با ترجمه سعید کلاتی روانه بازار کتاب شد.

مهاجر خوب» [ نیکش شوکلا [Nikesh Shukla] The good immigrant

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «مهاجر خوب» با ترجمه سعید کلاتی توسط انتشارات کتاب تداعی در ۳۰۴ صفحه و بهای ۵۹ هزار تومان منتشر شد. این کتاب شامل ۲۰ روایت از نویسندگان مهاجر به بریتانیا درباره مهاجرت و نیز ساختارهای اجتماعی شکل گرفته به دنبال آن است.

نویسندگان حاضر در این مجموعه همگی در زمره نویسندگان و روزنامه‌نگاران آسیایی‌تبار هستند که طی سال‌های اخیر به بریتانیا مهاجرت کرده‌اند و در روایت‌های خود در این کتاب درباره ساختار زیستی در این کشور، نگاه به مهاجران در بریتانیا و نیز چگونگی تغییر ساختار ذهنی مهاجران برای بقا در کشورهای مقصدشان و نیز چگونگی مواجهه با جریان‌های فرهنگی و اجتماعی جاری در آن کشور صحبت کرده‌اند.

نیکش شوکلا [Nikesh Shuklaدر بخشی از مقدمه خود بر این اثر درباره ایده‌اش برای گردآوری آن خود آورده است: فکر نگارش این کتاب از خواندن یک نظر (کامنت) درباره مقاله‌ای در روزنامه گاردین متولد شد. نویسنده آن نظر از مصاحبه یک روزنامه‌نگار با پنج نویسنده (از جمله من) دلخور شده بود. آن روزنامه نگار (آسیایی) با پنج یا شش فرد رنگین‌پوست مصاحبه کرده بود. نویسنده آن نظر گفته بود که چرا با نویسنده‌های شناخته شده و برجسته‌تری درباره موضوع مصاحبه، یعنی فرایند نوشتن، مصاحبه نشده است. او فکر کرده بود که لابد ما همگی دوستان آن روزنامه‌نگار بودیم، با توجه به اینکه ما اکثراً آسیایی بودیم. نگرانی دائمی ما انسان‌های رنگین پوست برای توجیه جایگاه خود، برای نشان دادن اینکه به سختی به این جایگاه رسیده‌ایم، همچنان تعقیبمان می‌کند و دست از سرمان برنمی‌دارد. تا مدت‌ها من و نوزده نویسنده دیگر این کتاب نمی‌خواستیم فقط درباره نژاد بنویسیم، اما با توجه به آن نظر (و بسیاری نظرات مشابه آن) نوشتن درباره این موضوع برایمان ضروری شد. این نگاه واپس‌نگرانه به پدیده مهاجرت و پناهندگان، این نژادپرستی سیستماتیکی که تا به امروز در کشورهای غربی وجود دارد، ما را برآن داشت تا این سند را خلق کنیم: سندی درباره اینکه امروز رنگین‌پوست‌بودن در غرب به چه معناست؟»

کتاب حاضر در سال ۲۰۱۶ به عنوان اثر منتخب اتحادیه کتابفروشان بریتانیا و ایرلند معرفی و شناخته شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...