رمان «من زن هستم» نوشته مریم بصیری درباره زندگی ۲۲ زن و آسیب‌های اجتماعی زنان توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.

من زن هستم مریم بصیری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،‌ این‌کتاب دربرگیرنده یک‌رمان اپیزودیک است که درباره زندگی ۲۲ زن، از زنان بی‌سواد تا تحصیل‌کرده است. این‌زنان متعلق به طبقات مختلف اجتماعی و درگیر مشکلات، فردی، خانوادگی و اجتماعی هستند.

مریم بصیری نویسنده این‌کتاب درباره آن می‌گوید: این‌کتاب درباره آسیب‌های اجتماعی، مشکلات حقوقی و جنسیتی است و هر فصل‌اش به زندگی یکی از زن‌ها می‌پردازد. اما در کل داستان زندگی‌ هر شخصیت با زندگی دیگر زنان رمان گره خورده است. در واقع هرکسی خواسته و ناخواسته روی زندگی دیگری تأثیر مخربی گذاشته است. نسبت به اغلب کارهای من که سوژهای دینی و تاریخی دارند، این‌کار کاملاً متفاوت است؛ یک رمان اجتماعی با انبوهی از شخصیت‌های زن که یا مورد ظلم واقع شدند و یا دارند به دیگری ظلم می‌کنند.

این‌داستان‌نویس معتقد است ادبیات، زندگی و جامعه، زنانه مردانه ندارد. اما قبول دارد همیشه به موضوعات مرتبط به زنان بسیار علاقه‌مند است و در اغلب آثارش شخصیت‌های اصلی، زن هستند.

او می‌گوید خواه‌ناخواه در خیلی از موارد، زنان جامعه اجازه و قدرت انتخاب هر کاری را ندارند و این‌همسران، کارفرمایان، قانون‌گذاران و... هستند که برایشان بایدها و نبایدها را مشخص کرده و قانون وضع می‌کنند.

«من زن هستم» با ۳۲۵ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر شده است.

[این کتابپیش از این در سال 1394، توسط انتشارات روزگار‏‫ منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...