رمان «مرد دونده» نوشته مسعود شامحمدی منتشر شد.

مرد دونده مسعود شامحمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در دسته‌بندی «دنیای ما» از آثار انتشارات کتاب کوچه در ۴۷۱ صفحه و با قیمت ۸۸هزار تومان منتشر شده است.

در معرفی رمان «مرد دونده» توسط ناشر آمده است: این کتاب ماجرایی عجیب دارد که می‌توان به سادگی با شخصیت اصلی آن انس گرفت و دنیای خود را آفرید.
ماجرا از آن‌جایی شروع می‌شود که یک مرد معمولی جهان سومی که از زندگی چندان هم رضایت ندارد، و مثل بقیه آدم‌ها مشغول روزمرگی‌های خودش است، یک روز ناگهان در پاهایش دچار احساسی خاص می‌شود؛ سندرمی ناشناخته به سراغش می‌آید و او را مجبور به دویدن می‌کند.
خبرنگارها و روزنامه‌نگاران مرد دونده را به یک سوژه تبدیل می‌کنند و به این ترتیب ماجراهایی عجیب شکل می‌گیرد.

مسعود شامحمدی نویسنده و کارگردان است که پیش‌تر کتاب «گربه علف است و ماهی درخت» از او در انتشارات کتاب کوچه به صورت مکتوب و در نوین کتاب گویا در قالب صوتی منتشر شده است.

در فصل دوم کتاب «مرد دونده» می‌خوانیم: «او یک ناراضی بود که بیش از هر چیز و هرکس، از خودش ناراضی بود و هیچ چیز قادر به خوشحال کردنش نبود. نه یک غذای خوشمزه و نه یک بوسه سرشار از عشق. نه یک روز آفتابی و نه بارش برف. مطلقا هیچ چیز. مرد دونده مثل باقی مردان و زنان هم‌عصر خود بود؛ «غمگینانی بی‌گریه و شورشیانی بی‌شمشیر.»

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...