به گزارش ایکنا؛ کتاب «انسان و عبادت» نوشته‌‎هایی از رساله عملیه استاد شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر با نام الفتاوی الواضحه است که در آن، جنبه‌هایی از موضوع عبادت در اسلام بررسی شده است.

شهید صدر در پایان جلد اول رساله عملیه‌اش که بخش عبادات شریعت اسلامی را در بر می‌گیرد، برای تبیین سیمای کلی عبادت در اسلام، بخش ویژه‌ای را در نظر گرفته و مطالب ناب و ارزشمندی را در این باره به مقلدان ارائه کرده است.

آیت الله صدر در این بخش ابتدا به این موضوع می‌پردازد که چرا عبادت نیازی همیشگی برای همه انسان‌هاست و چه نقشی در مسیر تمدنی انسان ایفا می‌کند. سپس ویژگی‌های کلی عبادات را تبیین می‌کند و از این رهگذر فهمی دقیق‌تر و عمیق‌تر از مفهوم و کارکرد عبادت را به دست می‌دهد تا مکلفی که می‌خواهد از طریق رساله عملیه به همین احکام عمل کند، دیدگاهی روشن‌تر داشته باشد و آگاهانه‌تر عبادت کند.

در بخشی از این کتاب در صفحه ۶۲ درباره «فراگیری عبادت» آمده است: با ملاحظات عبادات گوناگون در اسلام، در می‌یابیم که عبادت، همه ابعاد زندگی را دربرمی‌گیرد و محدود به گونه‌های معینی از مناسک نیست. عبادت تنها به اعمالی گفته نمی‌شود که همچون رکوع، سجود، ذکر و دعا نشانه‌های تعظیم خداوند متعال را در خود دارند؛ بلکه عبادت همه بخش‌های فعالیت انسانی را دربر می‌گیرد. برای نمونه جهاد هم عبادت است و هم فعالیت‌های اجتماعی. زکات هم عبادت است و هم فعالیت اجتماعی مالی. خمس نیز در عین اینکه عبادت است، فعالیتی اجتماعی اقتصادی است. روزه نیز با اینکه عبادت است نوعی نظام غذایی را شکل می‌دهد. وضو و غسل هم بخشی از عبادات هستند، در حالی که به نظافت بدن مربوط می‌شوند.

 انسان و عبادت رساله عملیه شهید محمدباقر صدر

در بخش دیگری می‌خوانیم: فراگیر بودن عبادت بیانگر رویکرد کلی تربیت اسلامی است که به دنبال آن است که آدمی را در همه کار‌ها و فعالیت‌هایش با خداوند متعال پیوند بزند و همه کار‌های شایسته را در هر شکل و زمینه‌ای که هستند به عبادت تبدیل کند. تربیت اسلامی به منظور ایجاد پایه‌ای استوار برای این رویکرد، عبادات همیشگی را در زمینه‌های گوناگون فعالیت آدمی توزیع کرده است، تا بدین وسیله زمینه‌ای تمرینی را برای انسان فراهم کند که روح عبادت را در همه کار‌های شایسته‌اش بدمد و تا زمانی که به عملی صالح برای خداوند مشغول است، روح مسجد را در پیکر مزرعه یا کارخانه یا فروشگاه یا اداره خود جاری کند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...