توصیه به تمام معلمان ریاضی! | جام جم


من خودم با این که عاشق ریاضی هستم ولی از معلم خصوصی بودن خاطره خوبی ندارم. شاید شما هم مثل من به جرم شاگرد اولی مجبور می‌شدید بنا به خواسته معلم‌تان زنگ‌های تفریح به بچه‌های ضعیف کلاس درس بدهید. فکر نمی‌کردم خواندن کتاب «معلم خصوصی» برایم جالب باشد ولی به احترام تمام معلمان و استادان ریاضی‌ام این کتاب را مطالعه کردم و خوشحالم از این که این احترام و ارزش را برای این فرشتگان صبور و عزیز قائل شدم.

گیتی باقری با نام«معلم خصوصی

به نظرم حقوق معلمان و استادان ریاضی باید در دانشگاه و مدرسه چند برابر دیگر معلمان باشد‌، زیرا حقیقتا تدریس ریاضی انرژی بیشتری از معلم خواهد گرفت.دراین کتاب نویسنده به بیان خاطره‌های دوران تحصیل و تدریس خود در درس ریاضی می‌پردازد. خاطره‌هایی از استادان گران‌قدر یادانش‌آموزان ودانشجویان متفاوتی که درتدریس با آنها روبه‌رو شده است.من با مطالعه این کتاب دوست داشتم نویسنده‌، معلم ریاضی من هم بود.صبوری‌، مهربانی و متفاوت درس‌دادن ریاضی که باعث شیرین‌تر شدنش برای بچه‌ها شده بود. برای همین مطالعه این کتاب را به تمام معلمان ریاضی توصیه می‌کنم که چطور طفل گریزپای را به مدرسه و کلاس درس بکشانند. شیوه‌های متفاوت این معلم خصوصی برای علاقه‌مند کردن بچه‌ها به ریاضی جالب بود مثلا برای دانشجویانش استندآپ کمدی با موضوع ریاضی برگزار می‌کرد یا برای بچه‌های کوچک‌تر شعبده‌بازی با ریاضی داشت.

نویسنده با خاطره‌گویی می‌کوشد به یک سؤال پاسخ دهد و آن سؤال این است که چرا ریاضیات که جزو کاربرد‌ی‌ترین و اصلی‌ترین مباحث درسی است از علایق بچه‌ها کنار گذاشته شده و جمع قابل‌توجهی از آن بیزار و فراری هستند. این کتاب کاربردهای ریاضی را در زندگی روزمره بیان می‌کند. از تناسب بستن مواد برای درست کردن شیرینی یا نرم‌افزارهایی که برای تشخیص چهره و زیبایی به کار می‌روند و براساس فرمول‌ها و محاسبات ریاضی ساخته می‌شوند‌ یا کاربرد ریاضی در مهندسی و معماری. در کتاب، هوشمندانه به تدریس ریاضی برای مخاطب هم پرداخته می‌شود. شما با تمام کردن کتاب چند مبحث ریاضی را به آسانی و با کلام شیرین، آموخته‌اید. این همان کاری است که بعضی از رمان‌نویسان برای شرح وقایع مهم تاریخی می‌کنند. آنها داستان مورد نظر خود را در دوره تاریخی خاصی در ذهن ما به تصویر می‌کشند.

شما در قالب خاطرات نویسنده‌، با دانشمندان بنام ریاضی ازجمله خواجه نصیرالدین طوسی‌، ابوریحان بیرونی و...آشنا می‌شوید. همین‌طور با استادان معاصر ایرانی مثل جناب آقای احمد بیرشک که تقویم شمسی را به کمک ریاضی اصلاح می‌کند. جذاب شدن این کتاب بیشترمدیون متفاوت بودن شاگردهای معلم خصوصی ریاضی است: پسربچه‌ای که به‌تازگی با حادثه تلخ از دست دادن پدر و مادرش روبه‌رو شده یا افراد میانسالی که در۶۰سالگی دوباره شروع به درس خواندن کرده‌اند. دختر جوانی که دیپلم گرفتنش برای پدر و مادر آرزو شده یا بچه‌های روستای دور افتاده‌ای که عاشق مجله رشد هستند یا دانشجویانی که ریاضی را دوست ندارند یا دخترانی که در زندان برای کنکور آماده می‌شوند. برایم جالب بود که هیچ‌کدام از شاگردان این معلم خصوصی با این که در مدرسه‌، کلاس و خانواده به آنها برچسب‌های مختلفی زده می‌شد ازجمله کند ذهنی‌، تنبلی‌، عدم تمرکز داشتن و...هرکدام با شگرد خاصی از طرف معلم ریاضی به این درس علاقه‌مند شدند. مهم‌ترین دلیلی که خواندن این کتاب را برای دیگران توصیه می‌کنم این است که کتاب‌، دیدگاه شما را درباره ریاضی تغییر خواهد داد.

من تا قبل از مطالعه این کتاب فکر می‌کردم ریاضی هم مانند دیگر دروس است ولی همیشه از این که ضریب آن در امتحانات و کارنامه بیشتر است، تعجب می‌کردم‌ ولی این کتاب در تحقیقی که توسط دانش‌آموزان مدرسه تیزهوشان انجام شده بود‌، ثابت می‌کرد ریاضی مادر دیگر علوم است و اساسا کسانی که ریاضی را یاد نمی‌گیرند در دیگر دروس هم با مشکلات زیادی روبه‌رو خواهند شد. از نکته‌های جالب دیگر که می‌توان در این کتاب به آن اشاره کرد این بود که کلاس ریاضی همه جا دایر می‌شد: زیر درخت توت‌، در زندان‌، در مغازه تعطیل و... این یعنی برای آموختن و آموزش دادن هیچ مانعی وجود ندارد‌. آنچه احتیاج است تنها عشق به آموختن است و عشق به آموزش دادن یا بهتر بگویم شوق تدریس و تحصیل در معلم و محصل.

اولین کتاب خانم گیتی باقری با نام«معلم خصوصی» روایتی از۲۰سال تدریس اورژانسی ریاضی است. این کتاب را نه همه معلم‌های ریاضی بلکه همه معلم‌ها باید بخوانند. خانم گیتی باقری ۲۰سال شغل اولش در حال تغییر و تحول بوده اما دراین مدت،شغل دومش ثابت بوده؛ معلم ریاضی،آن هم بیشتر خصوصی.خاطرات خیلی از دانش‌آموزها هم از درس ریاضی خودش نیست. این کتاب زاویه جدیدی رابه ریاضی وزندگی باز می‌کند. زاویه دید کلوزآپ معلمی که هم ریاضی درس داده و هم وکیل مدافع آن بوده.کتاب «معلم خصوصی» روایت‌هایی از۲۰سال تدریس ریاضی به قلم گیتی باقری در انتشارات جام‌جم چاپ و منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...