مناقشات» [Controversies : a dialogue on the politics and philosophy of our times] که مناظره‌ای است میان دو غول روشنفکری فرانسه

کتاب «مناقشات»  [Controversies : a dialogue on the politics and philosophy of our times] حاصل گفت‌وگوی آلن بدیو [Alain Badiou] و ژان کلود میلنر [Jean-Claude Milner] با قلم سامی آل مهدی به فارسی ترجمه و منتشر شد.

مناقشات»  [Controversies : a dialogue on the politics and philosophy of our times]  گفت‌وگوی آلن بدیو [Alain Badiou] و ژان کلود میلنر [Jean-Claude Milner]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «مناقشات» اثر آلن بدیو و ژان کلود میلنر با ترجمه سامی آل مهدی در ۱۶۳ صفحه و بهای ۳۷,۹۰۰ تومان منتشر شد. این کتاب در واقع راوی گفت‌وگویی با موضوع فلسفه و سیاست در روزگار معاصر میان دو متفکر است که موضوعات متنوعی را در ذیل خود شامل می‌شود.

سامی آل مهدی مترجم این کتاب با اشاره به این موضوع درباره موضوعات مطرح شده در این اثر گفت: با این‌که مناقشاتی که در این گفت‌وگو مطرح می‌شوند فلسفی هم هستند، بااین‌حال هسته سخنشان سیاسی است؛ علت آن نیز به طور عمده خوانش متفاوت این دو متفکر از رخداد مه ۶۸، مائوئیسم و به‌طور کلی «سیاست» است.

وی ادامه داد: موضوعاتی که در فهرست کتاب به چشم می‌خورند (انقلاب، قانون، ریاضیات، نامتناهی، امرکلی و نام «یهودی») به طور کامل در چشم‌انداز سیاست مطرح و مورد بحث قرار می‌گیرد. بااین‌که هردوی این متفکران معتقدند انقلاب در عصری که در آن زیست می‌کنیم امری بعید و، چه‌بسا، ناممکن است، بااین‌حال نتیجه‌ای که این گزاره بر اصول عملی این دو می‌گذارد یکسان نیست.

آل مهدی افزود: سیستم نظری بدیو که، به‌قول میلنر، توانایی ازآنِ‌خودسازی هر گزاره و نظریه‌ای را دارد مشکلی با این قضیه ندارد و اتفاقاً ناممکن‌بودن یکی از خصایل اساسی مفهوم «رخداد» در چارچوب نظری بدیو است؛ اما تجربیات مه ۶۸ و انقلاب فرهنگی، میلنر را به شکاکیت‌گرایی سفت‌وسختی سوق دادند که او را برآن داشت تا واژگونه‌ی «پادسیاست» را عَلَم کند.

به گفته این مترجم شالوده [پاد] سیاست میلنر «بدن‌ها و بقای‌شان» است در حالی که بدیو طرف‌دار این نظر نیست و به‌قول خودش، طرف‌دار امکان واقعی «به‌اشتراک‌گذاریِ فعالانه بدنی جمعی در ایده عامِ تحقق آن» است.

وی با اشاره به اینکه این کتاب در سال ۲۰۱۲ به زبان فرانسوی و در سال ۲۰۱۴ به انگلیسی منتشر شد، تاکید کرد: این کتاب هم مانند بقیه کتاب‌ها معجزه‌ای همراه ندارد؛ هرکتاب تلاشی است در غورکردن در پرسش‌هایی نظیر «چه باید کرد» و «چه می‌توانم بدانم»، همین و بس. با این حال مباحثی که این کتاب به آن‌ها می‌پردازد، مباحثی است که همیشه برای اهالی تفکر مسئله‌ساز بوده؛ هرچند گزاف است، اما چه بسا هدف این دیالوگ ارائه تعریفی دست‌وپاشکسته از «فلسفه» و «سیاست» از منظر بدیو و میلنر بوده باشد.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...