چاپ دومی کتاب بستر آرام هور به قلم نصرت الله محمودزاده منتشر شد.

بستر آرام هور نصرت الله محمودزاده

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب بستر آرام هور روایتی است جذاب از یارگیری‌های سردار سیدعلی هاشمی از بین نیروهای مجاهد عراقی، کتابی که با عملیات والفجر مقدماتی شروع و با اعلام رمز عملیات خیبر پایان می یابد و روایت می‌کند از بستر آرامی که به آتش هور تبدیل می‌شود این اثربه تازگی برای دومین نوبت توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار کتاب شده است.

ناشر این اثر در معرفی آن آورده است: هور همانقدر که برای فرماندهان دوران دفاع مقدس ناشناخته بود، برای نسل جوان امروز هم اسرارآمیز است. شاید وقتی پیکر شهید علی هاشمی بعد از ۲۲ سال خودش را نشان داد و «سردار هور» نقل مجالس شد، تازه خیلی‌ها فهمیدند که هوری هم بوده است و سرداری داشته است.

«بستر آرام هور» نه آنقدر خاطره است که نتوان ردی از خیال را در آن پیدا کرد و نه آنقدر داستان است که نتوان به روایتهایش اعتماد داشت. پایبندی نویسنده به واقعیت‌های نظامی و جنگی رخ داده در هور و ماجراهایش او را مجبور نکرده که روایتی خشک و بدون احساس را ارائه کند و از سویی او قلمش را آزاد نگذاشته تا ماجرایی خیالی را در جغرافیایی حقیقی جای دهد؛ و کسانی که دستی در کار داشته باشند می‌دانند که جمع کردن این دو چقدر سخت است. نویسنده برای اینکه کمیت داستانش در مواجهه با واقعیت لنگ نزند حتی منتظر می‌شود تا اسرای در چنگ عراق آزاد شوند و او نقاط مبهم را با شنیدن خاطرات آنها روشن کند.

داستان این کتاب وقتی شروع می‌شود که کلاف عملیات والفجر مقدماتی بدجور گره خورده است. عملیات در زمینهای رملی کار را سخت کرده است و نیروها زمینگیر شده‌اند. فرماندهان جمع می‌شوند تا فکری به حال عملیات کنند و در همین جلسه است که فکر عملیات در هور از دهان شهید هاشمی بیرون می‌آید و بر دل و ذهن فرمانده سپاه می‌نشیند. علی هاشمی از اینجا مسئول شناسایی هور می‌شود و در این راه اتفاقاتی می‌افتد که خواندنش هیبت هور را دو چندان می‌کند و البته این هیبت را در برابر عظمت اراده هاشمی و نیروهایش به حقارت می‌رساند.
یارگیری هاشمی از بین نیروهای مجاهد عراقی و سرک کشیدن او و نیروهایش به میان روستاهای عراق کمک می‌کند تا خواننده تصویری هم از از آن‌سوی خاکریزها بدست آورد. البته استفاده از عبارت سرک کشیدن در بعضی موارد خیلی مناسب نیست و نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند، مثل وقتی که هاشمی دست کلی از فرماندهان را می‌گیرد و درلباس مبدل آنها را به زیارت امام حسین (ع) در کربلا می‌برد! زیارت کربلا در زمان جنگ؟!

کتابی که با عملیات والفجر مقدماتی شروع شده بود با اعلام رمز عملیات خیبر پایان می‌یابد، وقتی که بستر آرام هور، می‌شود بستر آتش هور. داستان اگرچه حول و حوش هور و شناسایی آن می چرخد اما شاید خیلی بیراه نباشد اگر بستر آرام هور را یکی از بهترین (و حتی شاید بهترین) منبع برای شناخت شهید علی هاشمی بدانیم. راستی در پایان این کتاب یادداشت آخری در دو صفحه وجود دارد که لطف خواندنش کمتر از خواندن خود کتاب نیست.

بستر آرام هور، داستانی است واقعی، با همه فراز و نشیب‌هایش، با همه شخصیت‌هایش. اگر چه بسیاری از آنان به شهادت رسیدند… و تعدادی هم هنوز زنده‌اند.

همه فرازهای این داستان، واقعی است، از مأموریت به شهرهای القرنه، العماره، بصره، بغداد و حتی کربلا، تا زیارت بارگاه امام حسین (ع) در دوران اختناق حزب بعث در پوشش قرارگاه سری نصرت. از همه مهمتر، سند حضور شهید علی هاشمی، در قلب مردم هور است؛ تا جایی که پس از پایان جنگ، دریایی به وسعت بستر آرام هور، برای همیشه مزار روح بلند این شهید به حساب آمد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...