دومین‌جلد کتاب «ایرانیت، ملیت، قومیت» نوشته اصغر شیرازی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.

ایرانیت، ملیت، قومیت» نوشته اصغر شیرازی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جلد اول این‌کتاب سال ۹۵ توسط این‌ناشر عرضه شد. جلد دوم این‌کتاب، ششمین‌عنوان از مجموعه «ایران ما» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

اصغر شیرازی نویسنده این‌کتاب می‌گوید هر که گفتمان‌های رایج در ایران صد سال اخیر را دنبال کرده باشد، می‌داند که حساس‌ترین آن‌ها، گفتمان ناظر بر مسائل ایرانیّت، ملّیّت و قومیّت است. از ویژگی‌های این گفتمان، یکی هم این واقعیت است که به سطح نظری مسئله محدود نمی‌شود، بلکه گاه به صورت برخوردهایی بین نیروها و جریان‌های سیاسی هوادار مواضع مختلف در می‌آید. یکی دیگر از ویژگی‌های این گفتمان، وزن سنگین عاطفی و به‌شدّت ایدئولوژیک آن است که اغلب مانع از پردازش خردمندانه موضوع می‌شود.

جلد اول کتاب «ایرانیّت، ملیّت، قومیّت» به گفته مولفش، با رویکردی عاری از پیش‌داوری، کوششی بود برای بررسی و تحلیل وجوه مختلف این مساله. این‌کتاب با تاریخ پیدایش مفهوم ایران و مدلول سرزمینی، قومی و سیاسی آن، به عنوان پیش‌زمینه شناخت گونه‌هایی از ناسیونالیسم ایرانی آغاز شد و با بررسی شاخص‌های اصلی گرایش‌های ایران‌گرا، ملّت‌گرا و قوم‌گرایانه در ایران جدید تا آغاز جنگ دوم جهانی و سقوط دولت رضاخان ادامه پیدا کرد. به این‌ترتیب در جلد اول، گفتمان ملت‌سازی در ایران از نیمه دوم قرن سیزدهم شمسی تا پایان حکومت رضاخان پهلوی بررسی و مشکلات و موانعش شرح داده شد.

در جلد دوم، شیرازی به این‌جا می‌رسد که نارضایتی‌هایی که در اثر استبداد حاکم بر ایران مجال بروز نداشتند، به مجرد سقوط رضاخان سرباز کرده و با وسعت و شدت بیشتری به‌صورت تجدید جنبش‌های ناسیونالیستی قومی مرکزگریز خود را نشان دادند؛ به‌ویژه در آذربایجان و منطقه کردنشین مُکری. موضوع دومین‌جلد «ایرانیت، ملیت، قومیت» که از مقطع سال ۱۳۲۰ شروع می‌شود، بررسی همین‌دو جنبش مرکزگریز در آذربایجان و کردستان مکری و ادامه آن‌ها تا سال ۱۳۵۷ است. در این‌راه، روند ملت‌سازی و ملت‌گرایی در مرکز هم بررسی می‌شود.

کتاب پیش‌رو ۱۰ فصل دارد که در ۲ بخش اصلی جا دارند. بخش اول «فرقه دموکرات آذربایجان» است که ۷ فصل را در خود جا داده است. عناوین این‌فصول به‌ترتیب عبارت‌اند از: «زمینه مناسب درونی»، «فرصت رهایی و جداسری فرقه»، «نقش شوروی در برساخت فرقه»، «نقش آمریکا و بریتانیا»، «تنهایی و فروپاشی»، «ناسیونالیسم حکومتی و جامعه مدنی»، «نقش ایدئولوژی در برسازی ملت آذربایجان».

بخش دوم کتاب هم، «جمهوری کردستان» است که این‌فصل‌ها را شامل می‌شود: «فرصت رهایی و توهم جمهوری»، «هدف نهایی» و «نقش ایدئولوژی در برسازی ملت کرد».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

در نشریاتی که توسط فرقه در دوره اشغال و درباره زبان منتشر شد علاوه بر گرایش آذریستی چند موضوع دیگر به‌طور درآمیخته با یکدیگر به چشم می‌خورد: ۱- تاکید بر نقش هویت‌ساز زبان ۲- شرح اجحاف‌هایی که بر زبان ترکی آذری می‌شد؛ مبارزه‌ای که برای رفع اجحاف‌ها لازم می‌آمد و ۳- شرح افتخارات زبان ترکی آذربایجانی. به اینها می‌توانیم ایده پان‌آذریستی دایر بر وحدت زبان را هم بیفزاییم. دیدیم که یکی از دلایل رسول‌زاده برای اثبات وحدت هویت ملی بین اهالی جمهوری آذربایجان و آذربایجان ایران اشتراک زبان بود. آنها هر دو به زبان ترکی آذری تکلم می‌کردند و بنابراین یک ملت واحد را تشکیل می‌دادند که بایستی صاحب کشور واحد خود بشوند.

این‌کتاب با ۵۵۶ صفحه، شمارگان ۴۴۰ نسخه و قیمت ۱۸۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...