دو کتاب «ردّ پای مه» و «ساعت ۵ بود» با محوریت تاریخ شفاهی دفاع از حرم و سال‌های دفاع مقدس توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شدند.

خاطرات رد پای مه با ساعت 5 بود

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات سوره مهر به‌تازگی دو کتاب «ردّ پای مه» و «ساعت ۵ بود» را با محوریت تاریخ شفاهی دفاع از حرم و سال‌های دفاع مقدس منتشر و راهی بازار نشر کرده است.

«ردّپای مه» دربرگیرنده خاطرات شفاهی علی پرشکوهی از جنگ سوریه است که طی سال‌های ۱۳۹۴ تا ۹۶ در این‌کشور حضور داشته است. راوی خاطرات این‌کتاب طی بازه زمانی مذکور ۳ بار برای مقابله با گروهک‌های تکفیری در سوریه اعزام شد و خاطرات خود را از ماموریت‌های این بازه روایت کرده است.

در قسمتی از این‌کتاب آمده است:

«فاصله حلب تا خانات را حدود یکساعت تا یک ساعت و نیم رفتیم. نزدیک حلب صدای درگیری‌ها را می‌شنیدیم. هواپیماهای روسی مدام منطقه را بمباران می‌کنند. دشمن هم با خمپاره و عمل انتحاری جواب می‌دهد، مخصوصا تک تیراندازهای زیادی دارند که از آنها برای زدن بچه‌ها استفاده می‌کنند. چون سیمکارت سوری دارم می‌بینم مدام تروریست‌ها پیام می‌دهند که در حال عملیات بزرگی هستیم و از مردم و نیروهای جیش سوری می‌خواهیم که صحنه را ترک کنند. تبلیغات فراوانی می‌کنند، همین امر باعث شده تا مردم بی‌دفاع اطراف حلب وحشت زده شوند و از خانه‌هایشان فرار کنند. در پیام‌ها آمده بود که ما پنج هزار نیرو داریم و به زودی عملیات ما آغاز می‌شود و ضربة بزرگی به ایرانی‌ها خواهیم زد تا برای همیشه یادشان باشد.»

این‌کتاب با ۳۶۰ صفحه، شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر شده است.

کتاب «ساعت ۵ بود» هم خاطرات حسین سهمی از آزادگان و جانبازان دوران دفاع مقدس را در بر می‌گیرد. حسینعلی احسانی خاطرات این‌رزمنده سمنانی را در ۶ فصل گردآوری و تدوین کرده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

«سه نفر عراقی با سرعت به سمت ما می‌آمدند. خودم را کنار دژ رساندم که پوتینم را در آورم تا راحت‌تر شنا کنم. بین دژ و نی‌ها حدود ۵۰ متر بدون پوشش گیاهی بود و فقط جایی که می‌شد از دیدشان مخفی شد. با مهارتی که در شنا داشتم پنج دقیقه وقت کافی بود که خودم را به داخل نی‌ها برسانم. اما تا پریدم توی آب، از طرف دیگر هم دو نفر سر رسیدند. دیگر خیلی دیر شده بود. رفتم زیر آب تا شاید مرا نبینند. نمی‌دانم چقدر زیر آب ماندم اما در همان چند ثانیه رشته افکارم اول از همه رفت سراغ پدر، مادر و هشت برادر و خواهرم، به دوران کودکی‌ام در روستا و مدرسه که لحظه‌ای آرامش نداشتیم. از آب بالا آمدم که لوله ی اسلحه عراقی‌ها را روی سرم احساس کردم! دو نفر مسلح به من زل زده بودند و با عصبانیت از من خواستند که از آب بیرون بیایم.»

این‌کتاب هم با ۲۰۶ صفحه، شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...