کتاب «کانت و فرهنگ جهانی» نوشته زهره سعیدی از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شد.

به گزارش مهر، نویسنده «کانت و فرهنگ جهانی» در این اثر به تشریح آراء امانوئل کانت در مورد فرهنگ، الزامات، ویژگی‌ها و انواع آن می‌پردازد و لازمه تبیین فرهنگ و مظاهر آن را، ابتدا طبیعتی می‌داند که سازگار با فرهنگ باشد. یعنی طبیعت باید به‌گونه‌ای اندیشیده شود که بتواند آزاد از نظام ضروری علیت، در خدمت فرهنگ لحاظ گردد. به همین دلیل به‌غایت در طبیعت توجه می‌کند که منظور از آن، فراروی از جهان مکانیکی و تجربه حسی و پذیرش جهانی عقلانی است که بستر مناسب ارتقای فرهنگ است. بر همین مبنا نویسنده در این اثر به نقل از کانت اعلام می‌دارد که غایت نهایی بودن انسان را نمی‌توان در طبیعت جستجو کرد. طبیعت بستری را برای انسان فراهم می‌کند تا بتواند غایتی نهایی باشد که این غایت مربوط به «پرورش انسان» است.

سعیدی در این کتاب به تقسیم‌بندی فرهنگ از منظر کانت می‌پردازد و تصریح می‌کند کانت دو نوع فرهنگ را از هم متمایز کرده که معطوف به سعادت و فضیلت انسان است. نوع اول آن، ناظر به جنبه درونی انسان یا فضیلت است که می‌توان از آن به فرهنگ درونی تعبیر کرد. فرهنگی که مانع انحراف آدمی از هدف غایی خود،‌ یعنی انسانیت، می‌شود و سرکشی طبیعت آدمی را خنثی می‌کند. نوع دیگر، تعلیم یا فرهنگ مهارت است که ناظر به جنبه بیرونی فرهنگ یا سعادت است که می‌توان از آن به فرهنگ بیرونی تعبیر کرد. این بخش از فرهنگ نیز موجب رشد و گسترش استعدادها و توانایی‌های انسان شده و فضایی مطلوب مهیا می‌کند تا بستر مناسبی برای رشد اخلاقی و ارتقای انسانیت باشد.

در این اثر با الهام از اندیشه‌های کانت تشکیل جامعه مدنی امری دوسویه دانسته شده که بستر ظهور فرهنگ و از سوی دیگر بستر نزاع، ستیزه و تعارض را فراهم می‌کند که عبور از همین نزاع و ستیزه به رشد و گسترش فرهنگ منجر شده و موجودیت فرهنگی انسان را بر موجودیت طبیعی او تفوق می‌دهد.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در این اثر پس از تشریح مبسوط آراء کانت تلاش می‌کند تا به طرح تربیتی موردنظر کانت برسد، طرحی که ارتقای همه‌جانبه انسان را مد نظر قرار می‌دهد و ناظر بر شکوفایی تمام استعدادهای اوست. چنین طرحی کمال مطلوب در امر تعلیم و تربیت دانسته شده است. از نظر کانت رشد عقل اخلاقی، غایت محوری و اصلی نظام آموزشی است، به‌نحوی که تمام اهداف دیگر باید در چارچوب این هدف نهایی رشد کنند.

نویسنده در پایان با استنتاج از آراء کانت اعلام می‌دارد که ابزار سترگی که آدمی برای رسیدن به غایت مطلوب خود در اختیار دارد، نظام آموزشی است که مهم‌ترین و محوری‌ترین وظیفه آن ارتقای انسانیت است.

کتاب «کانت و فرهنگ جهانی» در 148 صفحه منتشر شده که «نسبت فرهنگ و خیر اعلا»، «فرهنگ آزادی»، «فرهنگ صلح» و «تاریخ‌مندی فرهنگ» عناوین بخش‌هایی از آن است. این کتاب با قیمت 25 هزار تومان وارد بازار نشر شده است.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...