به گزارش تسنیم، دو مجموعه شعر از محمدرضا شفیعی کدکنی، پژوهشگر و استاد دانشگاه، به تازگی از سوی انتشارات سخن بازچاپ شد.

چاپ دهم «آیینه‌ای برای صداها» که از هفت دفتر شعر شاعر شامل زمزمه‌ها، شبخوانی، از زبان برگ، در کوچه باغ‌های نشابور، مثل درخت در شب باران، از بودن و سرودن و بوی جوی مولیان تشکیل شده است و در سال 1376 در یک مجلد منتشر شد. چاپ نخست دفترهای مستقل این مجلد در فاصله سال‌های 1344 تا 1356 منتشر شده بودند. در این میان، دفتر ”زمزمه‌ها“ که مرداد ماه سال 1344 منتشر شد، نخستین تجربه‌های شعری شفیعی کدکنی را در بر می‌گیرد. ”زمزمه‌ها“ با یک دوبیتی به جای پیش‌درآمد آغاز می‌شود:

به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی در موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی، کاش
یکی از آرزوهای تو باشم

«هزاره دوم آهوی کوهی» دومین اثر شفیعی کدکنی است که اخیراً چاپ ششم آن روانه کتابفروشی‌ها شده است. مرثیه‌های سرو کاشمر، خطی ز دلتنگی، غزل برای گل آفتابگردان، ستاره دنباله‌دار و در ستایش کبوترها عناوین  سروده‌های این مجموعه را تشکیل می‌دهد.  در تقسیم‌بندی این مجموعه‌ها بیشتر حال و هوای شعری ملاک بوده است تا زمان سرودن آنها؛ به همین دلیل گاه نمونه‌هایی از دهه 40 هم در میان این مجموعه‌ها دیده می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...