مهدی میردشتی، مدیر انتشارات کتابسرا و فرهنگسرای میردشتی، در گفت‌وگو با تسنیم،‌ از سرقت حجم قابل‌توجهی از کتاب‌های نفیس این مجموعه در روز جمعه، 11 شهریور ماه، خبر داد.

سرقت کتاب‌های نفیس میردشتی در پاکدشت

وی در شرح ماجرا گفت: حدد 10 ماه پیش سوله‌ای را در شهرک صنعتی در پاکدشت اجاره کردیم، تصمیم داشتیم تا زمانی که انبار کتاب‌های انتشارات آماده شود،‌ از آن به‌عنوان انبار استفاده کنیم. متأسفانه با وجود اینکه این شهرک صنعتی نگهبان دارد و رفت‌وآمدها کنترل می‌شود،‌ دزدی وسیعی انجام شده و تابلوی برق‌، هواکش،‌ کلید و پریز‌، شیرآلات سوله مربوطه به‌همراه حجم قابل‌توجهی از کتاب‌های نفیس به سرقت رفته است.

میردشتی حجم کتاب‌های به‌سرقت‌رفته را در حدود پنج تا شش نیسان دانست و افزود:‌ این کتاب‌ها عمدتاً در زمینه هنر ایران،‌ هنر اسلامی،‌ کتاب‌های فرش و... بوده که به‌صورت نفیس منتشر شده بود.

وی حجم ریالی کتاب‌های سرقت‌شده را نیز بالغ بر پنج میلیارد تومان عنوان کرد و افزود: با توجه به اینکه بسیاری از این کتاب‌ها در سال‌های گذشته و با قیمت‌های پایین‌تری به چاپ رسیده‌اند‌، برآورد ریالی فعلی رقمی بسیار بالاتر خواهد بود.

میردشتی با اشاره به کتاب‌های به‌سرقت‌رفته افزود: این کتاب‌ها با چاپ چهاررنگ روی کاغذ گلاسه با جلد گالینگور و قاب کشویی به‌صورت نفیس و نیمه‌نفیس به چاپ رسیده‌اند،‌ نگرانی من اکنون این است که با توجه به دزدی اموال دیگر،‌ عاملان این سرقت به ارزش واقعی کتاب‌ها واقف نباشند و مبادا این کتاب‌ها را خمیر کنند، در این راستا اقداماتی در زمینه تماس با کارگاه‌هایی که خمیر کاغذ تولید می‌کنند،‌ دفتر خدمات قضایی و... داشته‌ایم تا مانع انجام این کار شویم.کتاب ,

مدیر انتشارات میردشتی شهرک و سوله را فاقد دوربین مداربسته عنوان کرد و گفت:‌ چون سوله در شهرک و با حضور نگهبان بود و رفت‌وآمدها کنترل می‌شد،‌ ما نیز تصور نمی‌کردیم کسی کتاب سرقت کند،‌ بنابراین اقدام به نصب دوربین مداربسته نکردیم. ما اینجا را برای 10 ماه موقت اجاره کرده بودیم تا انبار انتشارات آماده شود. این شهرک نگهبان دارد و نگهبان مرتب گشت‌زنی می‌کند، این‌که چگونه شش نیسان خارج شده‌ است،‌ جای سؤال دارد.

وی ادامه داد:‌ ازآن‌جایی که این کتاب‌ها به‌صورت دوزبانه و چهارزبانه چاپ شده‌اند، این احتمال وجود دارد که از ایران خارج شوند و در دیگر کشورها به فروش روند؛ بنابراین در حال مکاتبه با وزارت ارشاد برای صدور دستور ممانعت از خروج این کتاب‌ها از کشور هستیم.

میردشتی اظهار امیدواری کرد که بتوان بخشی از این کتاب‌ها را که به‌زعم او گنجینه‌ای هستند،‌ بازیابی کرد.
او افزود:‌ با وضعیت امروز صنعت نشر و قیمت مواد اولیه دیگر نمی‌توان این کتاب‌ها را چاپ کرد و اگر هم بخواهیم چاپ کنیم، نمی‌توان قیمت‌گذاری معقولی برای آن‌ها داشت.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...