گشتی در دنیای کتاب | شهروند


به روز کتاب و کتابخوانی خوش آمدید. برای بررسی مشکلات نشر با برخی فعالان این حوزه در جهان تماس گرفتیم ببینیم صنعت نشر دنیا دست کی است.

یک ناشر ایرانی: الو؟ صدا نمیاد عزیزجان؟ چی دفتر نشر؟ نه آقاجان. اشتباه گرفتی. آهان. آره قبلا دفتر نشر بود. کتاب داستان ماستان چاپ می‌کردن. البته ما وقتی خریدیم از این انتشاراتی‎های کتاب متاب آموزشی بود. کجا رفتن؟ هرجا برن آسمون همین رنگه. ما هم اینجا را کردیم کله‌پزی. یک‌جورایی شبیه کار نشر هم هست.

مدیر ویژه انتشارات سوسیالیستی، ملی، میهنی، خلقی و رادیولوژی کره‌شمالی به نام خورشید اون: چی؟ اوضاع انتشاراتی‎ها؟ نفرمایید. الان سکته می‌کنم. وامصیبتا. مگر شما آنجا چند ناشر دارید؟ ما همین یک نشر دولتی را هم که داریم از سرمان زیاد است و باید از حجم پرسنل و کار و تولیدش کاسته شود. چه حرف‌ها. هه‌هه.

یک مقام نزدیک به رئیس جمهور اردوغان در وزارت فرهنگ نزدیک به ارشاد در ترکیه: فعلا نمی توانیم پاسخ بدهیم. پلیس ریخته تو دفاتر ناشران و تا کنون ٣٢ نشر، ٥٣٠ نفر کارمند انتشاراتی‎های مختلف، ٣٣ نفر پیک موتوری که برای ناشرها نامه می‌برده‎اند، ٤٧ نفر پیک غذابر که برای ناشرها غذا می‌بردند و دو شرکت خدماتی که راه پله این ناشرها را هفتگی می‌شستند و ٥٢ خرمگس که حول دفاتر ناشرها روی زباله ها می‌نشستند و یک نفر که کتاب لی‎لی حوضک را برای چاپ به یکی از ناشرها سپرده بود و ٥ نفر فروشنده دستگاه فاکس به این ناشرها و ٢٣ لوله بازکن که طی ٤٠ سال گذشته اقدام به بازکردن لوله فاضلاب و تعمیر توالت فرنگی این ناشرها کرده اند، در طرحی ضربتی به اتهام همکاری با عوامل کودتای چندسال پیش بازداشت شده اند. شما هم حرف بزنی میگذارمت تو لیست... الو ... من را چرا می‌برید؟ دارم با تلفن حرف می‌زنم. الو...

آبدارچی اداره فرهنگ پاریس در فرانسه: متاسفانه به علت اعتصاب کارمندان به علت کاهش دستمزدها امروز اداره تعطیل است و کسی جوابگو نیست.

اداره تنظیم نشر افغانستان: این صدای نوار ضبط شده است. به علت انفجار در دفتر نشر کسی پاسخگو نیست. اگر کلید یک را فشار بدهید شما هم در یک عملیات انتحاری منفجر خواهید شد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...