آیا دنیایی که می‌بینیم نوعی شبیه‌سازی است که روی ابرکامپیوترها در حال اجراست؟ در فیلم «ماتریکس» هم تقریبا همین نظریه بازخوانی شده بود؛ ایده‌ای که پیوند تنگاتنگی با ریاضیات برقرار می‌کند. این ایده بر این تفکر استوار است که هرآنچه در شبیه‌سازی اتفاق می‌افتد، قبلاً با قوانین ریاضی تعریف شده است.

خلاصه کتاب جهان ریاضی ما» [Our mathematical universe : my quest for the ultimate nature of reality] مکس تگمارک [Max Tegmark]

مکس تگمارک [Max Tegmark] معتقد است ‌ جهان ما یکی از بی‌شمار جهان‌های موجود است و تنها چیزی که وجود دارد، «ریاضیات» است. تگمارک، نویسنده سوئدی-آمریکایی در کتاب «جهان ریاضی ما» [Our mathematical universe : my quest for the ultimate nature of reality] که در سال 2014 منتشر شده، معمای بزرگی را هدف قرار می‌دهد؛ اینکه به‌طور کلی چرا جهان اینگونه است که ما می‌شناسیم؟

او که استاد فیزیک در دانشگاه MIT است، در لبه دانش بشری، پیرامون کیهان‌شناسی و نظریه کوانتومی ایستاده و با نثری دوستانه و آرام، مملو از حکایت‌های سرگرم‌کننده و تشبیهات جذاب به سؤالاتی که در ذهن بشر مطرح شده، پاسخ می‌دهد. او در کتابش به دنبال القای نگرشی کیهانی و جسورانه از زمان و مکان بیکران و جهان‌های موازی نامتناهی است.

در قلب ایده او یک تز افراطی افلاطونی، فیثاغورثی وجود دارد و آن این است که واقعیت فیزیکی، در نهایت چیزی نیست جز یک کلیت عظیم ریاضی. داستان از این قرار است که جهان قابل مشاهده ما 13/7 میلیارد سال پیش طی رویدادی که بیگ‌بنگ نامیده می‌شود به وجود آمد. اینشتین معتقد بود که جهان ما از بدو پیدایش تا کنون در حال انبساط است‌ .

اما تگمارک معتقد است که جهان زیراتمی هم می‌تواند در فضای داخلی خود، بی‌نهایت تورم پیدا کند بدون آنکه تأثیری برجهان بیرونی بگذارد و به این ترتیب موضوع بحث‌برانگیز جهان‌های موازی را مطرح می‌کند. تگمارک که پیشینه تحقیقات علمی‌اش در زمینه اخترفیزیک نظری و کیهان‌شناسی بوده، زندگینامه و زبان طنزآلودش را در تحلیل خود از جهان نیز به کار برده است.

این کتاب با لحنی علمی که برای عموم مردم قابل فهم است، مفاهیمی را توضیح می‌دهد که به‌زعم یکی از منتقدان نیویورک تایمز باید آن را «بررسی آموزنده تحولات هیجان‌انگیز اخیر در اخترفیزیک و فیزیک کوانتوم» نامید. تگمارک این فرضیات را با هم در‌می‌آمیزد تا ثابت کند واقعیت، یک ساختار ریاضی است. او معتقد است این ساختار ریاضی، پیامدهای مهمی به همراه خواهد داشت که برای پاسخ‌های محققان فیزیک کاملاً حیاتی است.

کتاب از سه بخش تشکیل شده؛ بخش اول که عنوانش بزرگنمایی است به مکانیابی در کیهان و موضوع چندجهانی می‌پردازد. موضوع بخش دوم که کوچک‌نمایی نام دارد، ارائه چشم‌اندازی گسترده‌تر از مکانیک کوانتومی و فیزیک ذرات است. بخش سوم گامی به عقب نام دارد و دیدگاه‌های علمی مورد پذیرش را با ایده‌های نظری تگمارک در مورد ماهیت ریاضیاتی واقعیت در‌هم تلفیق می‌کند.

تگمارک در پایان کتاب، فرضیه چهار سطح مختلف از چندجهانی را مطرح کرده است. نقطه اوجی که تگمارک سعی دارد ما را به آن سو رهنمون کند، «جهان چندگانه سطح چهارم» است. این سطح مدعی است که جهان نه‌تنها با ریاضیات به خوبی توصیف شده بلکه در واقع، ریاضیات است؛ به عبارت دیگر تمام ساختارهای ریاضی ممکن، وجود فیزیکی دارند و در مجموع، نوعی چندجهانی را تشکیل می‌دهند که تمام جهان‌‌های دیگر را در‌برمی‌گیرد.

چند جهانی، جزایری در جهان را نشان می‌دهد که به قدری دور هستند که از زمان انفجار بزرگ تاکنون هیچ تماس متقابلی با یکدیگر نداشته‌ و قوانین فیزیکی متفاوتی دارند. اینجاست که تگمارک پا را از دیدگاه‌های مورد پذیرش فراتر می‌گذارد و توصیف شخصی خود را از جهان رونمایی می‌کند. نتیجه گیری‌‌های او بسیار دور از مرزهای علم رایج امروزی است و باید منتظر ماند که آیا شواهدی از آن در دنیای واقعی رؤیت می‌شود یا نه؟ نشر «فرهنگ نشر نو» این کتاب را با ترجمه میثم محمد‌امینی منتشر کرده است.

هفت صبح

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...