نشر پیدایش کتاب «عشق و نان» را به همراه ۱۴ داستان از مجموعه «کلاسیک‌های خواندنی» برای گروه سنی نوجوان روانه کتابفروشی‌ها کرد.

عشق و نان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، نشر پیدایش کتاب «عشق و نان» را به همراه چند داستان دیگر از نویسندگانی چون استریندبری، بوکاچیو، چاپک، فرانسوا رابله و ... را روانه کتابفروشی‌ها کرد.

«عشق و نان» که از سوی نشر پیدایش برای گروه سنی نوجوان و جوان منتشر شده است، شامل 14 داستان از نویسندگان مطرح جهان است که در قالب کلاسیک‌های خواندنی روانه قفسه‌ کتابفروشی‌ها شده است. کلاسیک‌های خواندنی مجموعه‌ای است که از سوی نشر پیدایش به منظور آشنایی مخاطبان نوجوان و جوان با آثار درخشان ادبی منتشر می‌شود. این مجموعه تلاش دارد آثار تأثیرگذار و نویسندگان آنها را به مخاطب امروز معرفی کند؛ آثاری که گرچه ممکن است در جهان شناخته شده نباشند، اما هر کدام در ادبیات و جامعه زمان خود همچون نویسندگانشان، تأثیری قابل توجه گذاشته‌اند.

اولین داستان این اثر با نام «عشق و نان» از استریندبری به چاپ رسیده است. یوهان اوگاست استریندبری(1912-1849) رمان‌نویس، نویسنده داستان‌های کوتاه و نمایشنامه‌نویس سوئدی در خانواده‌ای فقیر در استکهلم به دنیا آمد. پس از تحصیل در دانشگاه، مشاغل زیادی از جمله معلمی، بازیگری، روزنامه‌نگاری و سرانجام کتابداری را تجربه کرد. در سال 1877 ازدواج کرد؛ ولی ازدواجش مصیبت‌بار بود و احتمالاً بدبختی‌های ناشی از آن باعث شد که آثارش رنگی از بدبینی به خود بگیرد.

استریندبری یکی از نویسندگان برجسته دنیا است؛ چنان که او را «شکسپیر سوئد» نامیده‌اند. او یکی از بنیانگذاران طبیعت‌گرایی نوین و از پیشگامان نوگرایی در سوئد بود. ریشه تحلیل‌های قوی‌ای که او از زندگی معاصر ارائه داده است، در تفسیرهای روانی، شخصی و فلسفه خاص اوست.

از ویژگی‌های دیگر استریندبری پرکاری او بود، و اینک مجموعه آثارش در زبان سوئدی به 55 عنوان می‌رسد. از میان نمایشنامه‌های فراوان او، می‌توان از نپدر»، «بانویولیا»، «به سوی دمشق»، «رقص مرگ» و از میان رمان‌هایش از «اتاق سرخ»، «ماجراها و تقدیرهای سوئدی»، «متأهل» و «کتاب آبی» نام برد.

نشر پیدایش کتاب «عشق و نان» را با ترجمه محسن سلیمانی در 500 نسخه و به قیمت 44 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات جهان قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...