کتاب «به­ وقتِ بی­‌وقتی» یک مجموعه داستان کوتاه است که با همکاری مشترک گروهی از نویسندگان (اعضای گروه هنری ادبی ژو) گرداوری و به چاپ رسیده است.

به ­وقت بی‌وقتی فروزان اسکندری حمید شهیری مژگان شعبانی سارا رحمانی نهوجی سپهر سهرابی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، این انجمن فعالیت خود را از سال ۱۳۹۶ با حمایت نشر نَسک آغاز کرده است. اولین مجموعه از سوی این گروه نویسندگان با عنوان گورستان می‌­رقصد در سال ۱۳۹۷ به چاپ رسیده است. این گروه در هر کتاب یک موقعیت مکانی مشخص (لوکیشن) را به‌عنوان حلقه‌ی اشتراک داستان‌ها در نظر می‌گیرد.

درواقع در هر مجموعه نویسندگان خود را در یک موقعیت مکانی مشخص در نظر می‌گیرند و داستان شخصی خود را در آن مکان خلق می‌کنند؛ بنابراین هر داستان هویت مستقل خود را دارد و هر نویسنده با نگاه شخصی به آن مکان، داستان خود را روایت می‌کند. موقعیت مکانی مجموعه‌ی به ­وقتِ بی‌وقتی، آرایشگاه است.

این کتاب شامل داستان‌های به ­وقت بی‌وقتی از فروزان اسکندری، معاف از رزم از حمید شهیری، وصله­ ناجور از مژگان شعبانی، رنگ موی عسلی از سارا رحمانی نهوجی و شیوه­ لبخند زدن به فاجعه در آرایشگاه زیبا از سپهر سهرابی است. مجموعه‌ به ­وقت بی‌وقتی دهمین اثر مشترک این جمع پنج‌نفره است و داستان‌های چاپ‌شده در این مجموعه غالباً موضوعی اجتماعی دارند.

حضور چند نویسنده در یک مجموعه‌ی واحد و نگاه متفاوت هرکدام در خلق داستانی مکان محور این امکان را فراهم می‌کند تا کتاب طیف گسترده‌تری از مخاطبان در برگیرد و تنوع سبک، داستان‌پردازی و نگارش را به همراه داشته باشد.

همچنین این تنوع نگاه ­می‌­تواند باعث جذب مخاطبان بیشتری شود. این انجمن درصدد است تا در ادامه‌ی کار گروهی خود برای هر مجموعه از یک نویسنده­ مهمان دعوت به عمل آورد تا در کنار آثار نویسندگان ثابت گروه داستان­های متنوع دیگری را هم به چاپ برسانند.

کتاب به­ وقتِ بی‌وقتی در ۱۳۶ صفحه به همت انتشارات نسک منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...