دستگاه‌های فاصله‌گذاری اجتماعی! | شهروند


«خریدن لنین» عنوان مجموعه داستانی است که به ترجمه و انتخاب امیرمهدی حقیقت توسط نشر ماهی روانه بازار کتاب شده. این کتاب که شامل ١١ داستان کوتاه است از: میروسلاف پنکوف تا ریچارد براتیگان می‌خوانیم. مسأله‌ای که در این یادداشت به آن می‌پردازم داستانی با عنوان «خریدن لنین» نوشته میروسلاو پنکوف است که نام این مجموعه وامدار آن است. اهمیت این داستان در فاصله‌گذاری‌های اجتماعی است که به‌واسطه پیشرفت تکنولوژیک و نه تمدن انسانی شاهد آن هستیم.

خریدن لنین مجموعه داستانی ترجمه امیرمهدی حقیقت

داستان مورد بحث دو ویژگی خالص را در بر می‌گیرد. چگونگی زیستن انسان در زمانی که فرم مجازی ساخته و تولید نشده بود و چرایی زیستن انسان در زمان حاضر که ناخودآگاه به سمت زیستن مجازی سوق پیدا کرده است. «خریدن لنین» تنها مسأله خریدوفروش یک جنازه در سایت e bay را مطرح نمی‌کند بلکه چرایی وجود آن را هرچند رویاگونه نقد و تعریف می‌کند. کسی به پدربزرگش می‌گوید می‌دانستی فردی در این سایت جنازه لنین را برای فروش گذاشته است؟ دروغ، بزرگ‌ترین ابزار داستان‌سرایی انسان است اما چگونگی دروغگویی است که آن را برای مخاطب باورپذیر می‌کند. در مواجهه اول با چنین فکتی خواننده طبیعتا باید لبخند بر چهره‌اش بنشیند اما در ادامه به اندازه‌ای بر آن تاکید می‌کند که به یک‌باره ما سرگذشت شخصیت‌های داستان و به نوعی تمدن هریک را فراموش می‌کنیم. نقد بزرگ نویسنده در این ابژه شکل گرفته است. نویسنده با فرم ادبیات به جنگ با فرم مجاز می‌رود که از نظر استعاره‌پردازی پا را از شعروشاعری هم فراتر گذاشته است. از سویی دیگر ما در داستان با مسأله‌ای به نام همپوشانی زمان مواجه می‌شویم. زمان به‌طور عجیبی پیشرو است. عموما در ادبیات، زمان همواره شکل دَوّار به خود می‌گیرد چراکه حافظه انسان از تداعی دوباره آنچه از گذشته به یاد دارد به شکلی دیگر لذت می‌برد. در «خریدن لنین» زمان به طرز منحصربه‌فردی چیزهایی را در ذهن ما تداعی می‌کنند که وجود خارجی در متن داستان ندارند. عنوان داستان به تنهایی برای بازسازی خاطرات غیرارادی خواننده کافی است. خواننده در مواجهه با عنوان گارد می‌گیرد که با داستانی درباره شوروی و فاشیسم و... روبه‌رو خواهد شد اما پس از کمی پیشروی در داستان از انتظارات خیلی کم برآورده می‌شود.

مشخصا راجع به کلیت این مجموعه باید اینگونه نوشت که: مجموعه‌ای است از داستان‌هایی که هرگز برای مطالعه‌شان فرصت نداشتیم. فرصت نداشتن نه به لحاظ موقعیتی و زمانی بلکه از آن نظر که هیچ‌گاه آنها را دنبال نمی‌کردیم. داستان‌های کوتاهی از دیگران که ژانر دیگری در ادبیات خلق کرده‌اند اما هیچ‌گاه آن را ادامه نداده‌اند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...