کتاب "دیوار چین" مجموعه‌ای از چند نوشته از فرانتس کافکا با ترجمه اسدالله امرایی از سوی انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب شامل یادداشت‌ها و داستان‌گونه‌هایی از این نویسنده شهیر اهل چک است که از عناوین آنها می‌توان به دهکده مجاور، گزارشی به فرهنگستان و شغال‌ها و عرب‌ها اشاره کرد.

در "حکایتی کوتاه" می‌خوانیم: موش گفت: "افسوس دنیا روز به روز تنگ‌تر می‌شود. اول آن‌قدر بزرگ بود که می‌ترسیدم. دویدم و دویدم و خوشحال بودم که سرانجام در دور دست، چپ و راست خودم دیوارهایی دیدم، اما این دیوارهای بلند با چنان سرعتی به هم نزدیک می‌شوند که به آخر خط می‌رسم و تله‌ای که باید توی آن بیفتم، گوشه‌ای منتظر است." گربه گفت:" فقط باید مسیرت را عوض کنی." و آن را خورد.

فرانتس کافکا (1883-1924) یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آلمانی‌زبان در قرن بیستم بود. اغلب آثار کافکا از جمله مسخ، محاکمه و رمان ناتمام قصر به فارسی ترجمه شده‌اند. وی فضاهای پیش‌پا افتاده را به شکلی اغراق‌آمیز و فرا واقع‌گرایانه توصیف می‌کند؛ فضاهایی که امروزه به کافکایی شهرت پیدا کرده‌اند.

کتاب "دیوار چین" از مجموعه تندیس‌های جیبی با شمارگان 1500 نسخه در 64 صفحه و به قیمت 1500 تومان منتشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...