جنگ و روان زخم‌های کشنده آن | آرمان ملی
 

مجموعه داستان کوتاه «آنها قرار نیست پیر شوند» [War : Tales of Conflict and Strife] توسط رولد دال [Roald Dahl] (1916- 1990)، داستان‌نویس و فیلمنامه‌نویس بریتانیایی نوشته شده است. محسن یاوری (زاده‌ 1368)، مترجم ایرانی، این اثر را به زبان فارسی ترجمه کرد و در مرداد 1403 توسط نشر ثالث به مخاطب فارسی‌زبان ارائه شد.

آنها قرار نیست پیر شوند» [War : Tales of Conflict and Strife] توسط رولد دال [Roald Dahl]

یاوری پیش‌تر ترجمه‌ای دقیق و وفادارانه از رمان بسیار بلند و فوق‌العاده نزدیک از جاناتان سفران فوئر، و کتابی دیگر در حوزه‌ نقد و نظریه‌ ادبی با عنوان ایده ارائه داده بود. به‌نظر می‌رسد که توانایی یاوری در نوشتن داستان به او کمک کرده تا لحن و نوشتار دال را به‌خوبی برای مخاطب فارسی‌زبان ترجمه کند. تسلط مترجم به زبان فارسی ستودنی است. این کتاب، متشکل از 7 داستان کوتاه، بخشی از خود زندگینامه‌ رولد دال و نامه‌هایی است که او زمان جنگ و پیش از آن نوشته بود. داستان‌های این مجموعه به موضوع جنگ و تاثیرات مخرب آن می‌پردازند که چه آسیبی به روح و روان آدمی می‌زنند. دال، در این داستان‌‌ها، نه به تجلیل جنگ، بلکه به نکوهش آن می‌پردازد.

شخصیت‌های اصلی هر هفت داستان، خلبان‌هایی هستند که به‌نوعی در جنگ حضور دارند. دال با نثری زیبا و روان بیان می‌کند که روان‌زخم‌های تحمیل شده توسط جنگ، بسیار خطرناک‌تر و خانمان‌سوزتر هستند. شخصیت‌هایی از نبرد جان سالم به در می‌برند، اما دیگر انسانی سالم نیستند. مرگ یا تجربه‌های تلخ، نه تنها زندگی این خلبان‌ها را نابود می‌کنند، بلکه به اطرافیان و جامعه نیز آسیب می‌زنند. فروید، نخستین کسی است که تروما یا روان‌زخم را در کتاب ورای اصل لذت تعریف می‌کند.

او می‌نویسد: «روان‌زخم به معنای واقعه‌ای آسیب‌زاست که شامل رویداد یا تجربه‌ای حسی و عاطفی است» (789). همچنین، روان‌زخمی که در گذشته اتفاق افتاده و خاطرات تروماتیک، بر ذهن انسان تاثیر می‌گذارند و عواقب منفی آن بلندمدت است. از نظر فروید، روان‌زخم به هر هیجانی اطلاق می‌شود که روان ما از دفاع در برابر آن ناتوان باشد.

در هر 7 داستان کوتاه این مجموعه، ما شخصیت‌های خلبانی را داریم که می‌دانند احتمال کشته شدنشان خیلی زیاد است. به تعلیق افتادن این رویداد تروماتیک، فشار هیجانی زیادی به آن‌ها وارد می‌کند. در برخی داستان‌ها، شخصیت از نظر جسمی سالم است، اما دچار فروپاشی روانی شده است. برای مثال، در داستان کوتاه «سرباز»، مرد دائما نام خود را تغییر می‌دهد. ذهن او میان خاطره‌های متفاوت و بعضا خیالی سرگردان است. ماجرای او از جایی شروع می‌شود که نمی‌تواند درد پایش را احساس کند. به‌طور خیلی ساده، ژاک لاکان با بسط ایده‌های فروید درباره‌ این موضوع می‌گوید که روان‌زخم باعث ایجاد نوعی مانع در فرآیند دلالت می‌شود، یعنی فرد هر قدر تلاش بکند تا درد و رنج خود را بیان کند از ابراز آن عاجز است. رولد دال در این مجموعه داستان کوتاه روی روان‌زخم حاصل از جنگ دست می‌گذارد. جنگ، تاثیراتی عمیق و عمدتا طولانی‌مدت بر روان افراد حاضر در جنگ و حتی خانواده‌های آن‌ها می‌گذارد. همه‌ شخصیت‌ها حوادثی را تجربه می‌کنند که ذهن‌شان قادر به پذیرش و هضم آن‌ها نیست. برای مثال، در داستان کوتاه «مثل آب خوردن»، دو خلبان هواپیمایشان هدف قرار می‌گیرد و سقوط می‌کنند.

از میانه‌ ماجرا، داستان حال و هوایی سوررئال به خود می‌گیرد و منطق داستانی به‌هم می‌ریزد. دال به‌خوبی از فن سوررئالیسم بهره می‌گیرد و مترجم نیز این گذر از واقع-گرایی به سوررئالیسم را خوب از آب درآورده است. دال در داستان کوتاه «همه‌اش همین است» سیر متفاوتی را پیش می‌گیرد. مادری در کنار پنجره به خواب می‌رود. پسر او خلبان یک بمب‌افکن است و راهی عملیات می‌شود. حالا، مادر در عالم خواب با فرزند خود همراه می‌شود. دال این پرسش را مطرح می‌کند که روح و روان آدمی تا چه میزان می‌تواند درد و رنج حاصل از جنگ را تحمل کند. داستان کوتاه «آن‌ها قرار نیست پیر شوند»، ماجرای دو خلبان است که ماجرای پرواز دوست خود، فین را روایت می‌کنند. ماجرا از جایی عجیب‌تر می‌شود که او متوجه گذشت دو روز نشده است. دال، همانند یک روان‌پزشک، مخاطب خود را دعوت می‌کند تا با دقت به روایت‌های این شخصیت‌ها و رویاهایشان، از حوادث تروماتیک پرده‌برداری کند. آیا از رویای فین می‌توان فهمید چه اتفاقی برای او افتاده بود؟ مواجه فرد با حادثه‌ای تروماتیک، در داستان کوتاه «دیروز زیبا بود» نیز به‌طور عجیب‌تر و شوکه‌کننده‌تری روایت می‌شود. خلبانی در دهکده‌ای که بارها مورد هجوم حمله هوایی و زمینی قرار گرفته، به دنبال کمک است.

شاید کمتر نویسنده‌ای باشد که چنین هنرمندانه با صرف کمترین واژه‌ها بتواند نتیجه‌ روانی بارها حمله نظامی به مردم منطقه‌ای را نشان بدهد. تمام داستان، حتی توصیف مکان و نحوه‌ صحبت شخصیت‌ها نیز گویای همین مضمون است. و شاید تلخ‌ترین داستان کوتاه این مجموعه، «حتی ماهی‌ها هم امروز کشته نمی‌شوند» باشد. دال، داستان جوانی را روایت می‌کند که چهار سال در میدان نبرد حضور داشته و با شور و شوق جنگیده است. اما، حالا ترسیده و می‌خواهد هرطور شده، جان خود را نجات بدهد. تلاش‌های او بیشتر شبیه نوعی تقلا و دست‌و‌پا زدن در باتلاق است... دال در این مجموعه داستان با بیانی ساده و شیوا بیان می‌کند که پیامدهای ناشی از جنگ، همواره برای فرد و جامعه دردناک و مخرب هستند، حتی جنگ‌ها و نبردهایی که زمان وقوع‌شان قابل‌پیش‌بینی باشند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...