اعتقاد به علوم خفیه؛ واپس گرایی یا بیماری؟! | الف


بر اساس نگاهی کلی‌نگرانه علوم بشری را می توان به دو بخش تقسیم کرد: علوم غریبه که از آن به عنوان علوم خفیه نیز یاد می شود و دیگری علوم طبیعی که همان علوم متعارف هستند. آنگونه که از این نامگذاری ها نیز پیداست، علوم طبیعی علومی‌ هستند که از ساز و کارهایی متعارف، برخوردارند. یعنی اینکه فرد با استفاده از داشته‌هایی مقدماتی که کاملا مشخص هستند، به نتایجی قابل اثبات و پذیرفتنی می‌رسد. نمونه‌های علوم طبیعی فراوان است که شاخه های مختلف علوم همچون فیزیک و ریاضی در این دسته جای می گیرند. این علوم را طبیعی می‌نامیدند چرا که بشر در طول زندگی خود به شکلی ملموس و طبیعی با آنها سرو کار دارد. بی آنکه رمز و رازی در میان باشد.

بادهای افسون» یا «مقدمه‌ای بر شناخت علوم غریبه در ایران» به قلم پرویز براتی

اما علوم غریبه یا خفیه، علومی هستند که در آنها از سازوکارها و قواعد و فرمول‌های نامتعارفِ پر رمز و راز استفاده می‌شود. دو نکته کلیدی در علوم خفیه وجود دارد، نخست آنکه صاحبان این علوم از مقدماتی معلوم، قرار است به نتایجی مطلوب برسند (مطلوب از نظر صاحب علوم خفیه). نکته دوم این است که رسیدن به این نتایج مطلوب با سازوکارهای طبیعی ممکن نیست، بنابراین از سازو کارهایی جادویی، راز آمیز و... استفاده می‌شود که اسرار این سازوکارها نزد صاحبان این علوم مخفی است و از آنها در جای خود استفاده می کنند.

دلیل غریب و خفی بودن این علوم، مقدمات و مواد اطلاعاتی آنها نیست، بلکه فرمول‌ها و ساز و کار استخراج نتایج بوده که نامتعارف، غریب و خفیه بودند. علوم غربيه شاخه‌هاى گوناگونى دارند و صاحبان این علوم همواره کوشیده اند که آن را مخفی نگه دارند و دیگران را در واقع نوعی نامحرم محسوب می کردند.

کتاب «بادهای افسون» یا «مقدمه‌ای بر شناخت علوم غریبه در ایران» به قلم پرویز براتی که به تازگی به همت نشر چشمه منتشر شده، اثری است که این قسم از علوم را در ایران موضوع خود قرار داده است. البته علوم غریبه مختص به ایران نیست، بلکه در همه فرهنگ‌ها و آیین‌ها چنین پس زمینه‌ای وجود دارد. نویسنده کتاب برای ارائه چشم اندازی دقیق تر از این موضوع در بخش‌هایی از کتاب به بررسی جایگاه این علوم در غرب نیز پرداخته است، چرا که معتقد است «پرداختن به سیر علوم غریبه در ایران بدون نیم‌نگاهی به جایگاه این علوم در غرب، چندان منطقی نیست» .

همانگونه که در این کتاب آمده «حدوث امر غریب، فقط مختصّ جهان‌های کهن نیست، گرایش به علوم و امور غریبه، مرز نمی‌شناسد و همان‌قدر که جان‌های قدیم در این جهان‌ها غوطه‌ور بوده‌اند، ساکنان جهان نو هم امر غریب را بسته عینی زیست خود کرده‌اند. تنها تفاوت غریبه‌ورزی امروز با دیروز، در دگرگونی‌های هستی‌شناختی است. » پس در فصلی از کتاب هم با عنوان «علوم غریبه: واقعیت یا خرافات؟» به گرایش علوم غریبه در دوران مدرن و نگاه انتقادی متفکران و نظریه‌پردازان مدرن به این نوع گرایش‌ها اشاره شده است. نویسنده در این فصل به موضوع انتقادی تئودور آدورنو نسبت به این علوم اشاره می‌کند و می‌نویسد: «آدورنو معتقد است گرایش به علوم غریبه، نشانه‌ای از نوعی بیماری است؛ بیماری واپس‌گرایی و پس‌رفت در ناخودآگاهی» آن‌گاه این گفته آدورنو درباره آن‌چه او از آن به «بیماری» تعبیر کرده نقل شده است: «این امر قدرت تفکر بی‌قید و شرط را از انسان سلب کرده و سبب شده آدمیان در برابر شرایط سر تسلیم فرود آورند. آن‌ها در این امید واهی غوطه‌ورند که باید نظاره‌گر زوال و مرگ نهایی خود باشند و در قبال آن تسلیم شوند. حالا یک‌بار دیگر اضطراب و ترس قلب بشر را فرا گرفته، آن هم در سال‌های بعد از عصر روشنگری، آن‌گاه که بشر احساس کرد بر طبیعت کنترل یافته و دیگر نباید از طبیعت ترسی به دل راه دهد.» در پایان این فصل به دیدگاه‌های انتقادی آدورنو درباره ستون طالع‌بینی روزنامه لس‌آنجلس تایمز پرداخته شده و به این‌که آدورنو گرایش به طالع‌بینی و علوم غریبه در روزگار مدرن را یکی از تجلیات و عوارض «صنعت فرهنگ» می‌داند و توصیه‌های ستون‌های طالع‌بینی را نوعی ترویج سازشکاری قلمداد می‌کند. علی‌الخصوص در میان انسان اولیه دایره علوم طبیعی در زمان آنها بسیار محدودتر از امروز بود و همین مسئله باعث شده بود که آنها نسبت به امور غریب بیشتر توجه نشان دهند. بنابراین وابستگی ذهنی انسان در مذاهب و قبایل اولیه بیشتر بود و طلسم و جادو واژه‌هایی بودند که همپای حضور انسان بر کره زمین قدمت دارند.

«بادهای افسون» از بیست و چهار فصل تشکیل شده که عناوین آن عبارتند از: اهل هوا، جادو در ایران، کیمیاگران و ساحران، علوم غریبه در ایران، کتاب‌شناسی علوم غریبه در ایران، بلیناس و طلسمات او، آصف‌بن برخیا و طلسم‌هایش، جابر، پدر کیمیاگران، رازی و رازهای صنعت کیمیا، فیلسوف کیمیاگر، رازهای فیلسوف شهید، ابن‌عربی و علم حروف، مردی با ستاره‌هایش، اسرار حسین واعظ، شیخ بهایی، عالِم غریب، از ادبیات غریبه تا سخن غریبه، زبان و معنا در متون غریبه، علوم غریبه به مثابه هنر، علوم غریبه: از هند تا پاکستان، علوم غریبه در غرب، افلاطون و علوم غریبه، قرائت یونگ از کیمیاگری، علوم غریبه: واقعیت یا خرافات؟ و چکشی علیه جادوگران.

بادهای افسون» (مقدمه‌ای بر شناخت علوم غریبه در ایران

پرویز براتی در مقدمه کتاب می نویسد: «کتاب حاضر بی‌آن‌که ادعایی درباره نگارش تاریخی در زمینه علوم غریبه در ایران داشته باشد، کوششی است برای شناسایی متونی که بخش مهم ناخودآگاهی تاریخی ایرانیان را تشکیل می‌دهند. در متن پیشِ رو، تلاش شده نگاهی بی‌طرف، تئوریک و درعین‌حال دیرینه‌شناسانه به علوم غریبه صورت گیرد.»

بنابراین «بادهای افسون» بیشتر از آنکه بر اساس نگاهی تاریخ گرایانه شکل گرفته باشد، برپایه سیری تاریخی و ادبی و هنری در علوم غریبه بنا شده و بر متون مربوط به این علوم در ایران و هر آنچه به گونه ای با علوم غریبه ارتباط پیدا می کند شکل گرفته است. بر مبنای چنین رویکردی نویسنده علوم غریبه را تاریخ مورد بررسی قرار داده و به آثاری پرداخته است که در این زمینه نگاشته شده‌اند و همچنین به کسانی که دستی در این علوم داشته‌اند. همچون بلیناس حکیم، آصف ابن‌برخیا، افلاطون، یونگ، رازی، سهروردی، ابن‌عربی، شیخ بهایی، مُلّا حسین واعظ کاشفی و دیگران.

در فصل اول کتاب «اهل هوا» (که عنوان آن ادای دینی است به کتابی پژوهشی از غلامحسین ساعدی درباره نیروی جادویی بادها در باور مردم منطقه ای از ایران) ، به اصطلاحات طلسم و جادو، که هر دو مربوط به علوم غریبه‌اند، و تفاوت این‌ها با هم پرداخته شده و ریشه‌ها و پیشینه طلسم و جادو مورد بررسی قرار گرفته است. در این فصل همچنین با ارجاع به کتاب «اهل هوا»ی ساعدی به نیروی جادویی بادها نیز پرداخته شده است.

از دیگر بخش های مهم کتاب می توان به «علوم غریبه به مثابه هنر» اشاره داشت که در آن تصویرسازی‌های متون مربوط به علوم غریبه در ایران به لحاظ بصری و از منظر هنرهای تجسمی مورد بررسی قرار گرفته است.
کتاب‌شناسی علوم غریبه در ایران نیز از بخش های سودمندی است که به معرفی مهم‌ترین کتاب‌های این حوزه در چند صد سال گذشته می‌پردازد که علاقمندان این مباحث می توانند از مطالعه آنها نیز بهره مند شوند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...