"به دنبال صدای او"، "مردگان باغ سبز"، "بر لبه پرتگاه" و "در ییلاق" عنوان چهار کتاب از محمدرضا بایرامی است که به زودی منتشر می‌شود.

به گزارش مهر، "به دنبال صدای او" مجموعه 6 داستان کوتاه با مضامین اجتماعى و مذهبى براى نوجوانان است که توسط سوره مهر تجدید چاپ می شود.

 این کتاب برای اولین بار در سال 1381 منتشر شد و به زودی چاپ دوم آن منتشر می شود. به دنبال صداى او، قربانى، عیدى‏ مادربزرگ، وقتى کولى‏ها برگشتند، کلاغ‏ها و تفنگ داستانهای این مجموعه هستند.
 
شخصیت اصلی داستانهای "به دنبال صدای او" یک نوجوان است. یکی از داستانهای این مجموعه درباره پسرکى به نام اسماعیل است که طبق نظر پدر و مادر خود، هرسال در روز عاشورا پدرش بر سر او قمه می‏زند، اما وقتى در سن‏ پانزده سالگى خودش باید این کار را انجام دهد دچار ترس و دلهره‏ مىی شود و ...
 
داستان دیگری از این مجموعه ماجراى وقوع زلزله در یکى‏ از روستاهاى اردبیل و پسرکى که به همراه پدرش براى یافتن مادربزرگ خود به آن روستا مى‏ رود .
 
علاوه بر این کتاب، رمان "مردگان باغ سبز" اثری دیگر از بایرامی است که توسط سوره مهر در دست انتشار قرار دارد. "مردگان باغ سبز" یک رمان تاریخی درباره برخورد سه نسل (نوه، پدر و پدربزرگ) با یک رویداد تاریخی است و ماجرای آن به 63 سال پیش و پس از جنگ جهانی اول و اتفاقاتی که در آذربایجان ایران رخ داده، برمی گردد.
 
این رمان درباره یک روح سرگردان است که در جریان جنگ داخلی - بعد از جنگ جهانی دوم و زمان فرقه دموکرات آذربایجان - کشته و مثله شده است در حالی که پسر دوساله اش را هم قاتل او برداشته و با خود برده و حالا او سعی دارد برای رسیدن به آرامش قطعات بدن خودش را گردآوری و به پسرش هم کمک کند تا از دست قاتل خلاص شود.
 
علاوه بر این دو کتاب ، کتابهای "بر لبه پرتگاه" و "در ییلاق" هم از
محمدرضا بایرامی توسط نشر سوره در دست انتشار است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...