در والدن پوند، سرزمین متعلق به رالف والدو امرسون انزوا گزید؛ دو سال در آنجا تنها در میان گیاهان و جانوران و آسمان و زمین و آب و چند کتاب زندگی کرد... مانند یک طبیعی‌دان، مشاهده‌گری دقیق، با سادگی و خودجوشی بسیار ابتدایی، مردی نشان می‌دهد که تمدن را بیشتر از روی غریزه رد می‌کند تا از روی برنامه... به فرهنگ یونانی و لاتینی تسلط وسیعی دارد

والدِن [Walden]  هنری دیوید ثورو
والدِن
[Walden]: اثری از هنری دیوید ثورو1 (1817-1862)، شاعر و نویسنده آمریکایی که در 1854 انتشار یافت. در تاریخ نهضت وجود برترین، از نزدیک، از آثار امرسون2 پیروی می‌کند؛ یکی از نویسندگان کلاسیک ادبیات آمریکایی است. شاعر در 1845 در والدن پوند3 سرزمین متعلق به رالف والدو امرسون4 انزوا گزید؛ دو سال در آنجا تنها در میان گیاهان و جانوران و آسمان و زمین و آب و چند کتاب زندگی کرد. این تجربه بسیار متفاوت با تجربه جرج ریپلی5 (1820-1880) در بروک فارم6 (با مزرعه بروک) بود، هرچند هر دو زاده گرایش‌های روحانی مشابهی بود. در حقیقت، در مزرعه بروک بیشتر درباره بهبود انسان و شرایط زندگی او از طریق نوعی نظام جمعی کشاورزی می‌اندیشیدند؛ ولی والدن یادداشت‌های روزانه ثورو طی دوران زندگی در تنهایی اوست. کتابی که بیش از همه قابل مقایسه با آن است زندگی و ماجراهای عجیب و حیرت‌آور رابینسون کروزوئه یورکی است.

نویسنده در این کتاب، خود را مانند یک طبیعی‌دان، مشاهده‌گری دقیق، با سادگی و خودجوشی بسیار ابتدایی مردی نشان می‌دهد که تمدن را بیشتر از روی غریزه رد می‌کند تا از روی برنامه؛ زیرا زندگی در خلوت و تفکر به طور کاملاً طبیعی خوشایند اوست. طبیعت برای او آن جاذبه عرفانی‌ای که برای ودزورت7 دارد ندارد؛ برای او، روستا مطبوع و ضروری است و برخورداری از آن حق طبیعی انسان است. کتاب ارزش ادبی بزرگی دارد:‌ ایجاز و سادگیِ زبانِ آن غالباً تحسین‌انگیز است؛ متوجه می‌شویم که ثورو به فرهنگ یونانی و لاتینی تسلط وسیعی دارد. با این‌همه، گاهی خطاهایی در کار او دیده می‌شود، این خطاها ناشی از تقلید آشکاری است که از امرسون، استاد و حامی خود، می‌کند. هرچند ثورو تمایل به توسل به سبک خطابه‌ای نامفهوم دارد، اثر او در حد کمال است.
 

اسماعیل سعادت. فرهنگ آثار. سروش

1. Henry David Thoreau  2. Emerson 3. Walden Pond
4. Ralph Waldo E  5. George Ripley  6. Brock Farm

7. Wodsworth

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...