کارمن ماریا [Carmen Maria Machado] با کتاب خاطرات «در خانه رویا» [In The Dream House] موفق به کسب جایزه ادبی ۳۰هزار دلاری «فولیو» [folio prize 2021] شد.

کارمن ماریا [Carmen Maria Machado] در خانه رویا» [In The Dream House] جایزه فولیو» [folio prize 2021]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، هیات داوران جایزه «فولیو» از میان هشت اثر راه‌یافته به مرحله نهایی این رویداد ادبی در نهایت کتاب «در خانه رویا» نوشته «کارمن ماریا ماچادو» را به عنوان برنده جایزه ۳۰ هزار دلاری سال ۲۰۲۱ انتخاب کرد.

کتاب خاطرات «در خانه رویا» روایتگر خشونت خانگی است که نویسنده در دوران زندگی مشترک خود متحمل شده است.

«پری دریایی صدف سیاه» نوشته «مونیک رافی» برنده جایزه «کاستا»، «بیچاره» نوشته «کالب فمی»، «کاردستی» به قلم «سارا بائوم»، «بی‌ظرافت» اثر «امینه کین»، «آن‌چنان که تو بودی» نوشته «الین فینی»، «عزیز من از بین شیرها» نوشته «ریچل لانگ» و «یک روح در گلو» به قلم «دوئیرن قریوفا» دیگر نامزدهای این جایزه ادبی بودند.

جایزه ادبی «فولیو» از سال ۲۰۱۳ و به عنوان رقیب جایزه بوکر کار خود را آغاز کرد و جایزه ۳۰ هزار دلاری آن می‌تواند به هر کتابی در ژانرهای داستانی، غیرداستانی و شعر که در بریتانیا به چاپ رسیده باشد تعلق بگیرد.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...