جان برنساید [John Burnside] برای مجموعه کارهای شگفت‌انگیزش به عنوان برنده جایزه دوسالانه دیوید کوهن [David Cohen Prize] انتخاب شد.

جان برنساید [John Burnside] استخوان گربه سیاه» [Black Cat Bone]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جان برنساید (1955- ) شاعر، خاطره‌نویس و رمان‌نویس اسکاتلندی که ۱۶ مجموعه شعر از جمله «استخوان گربه سیاه» [Black Cat Bone] را منتشر کرده، جایزه ادبیات دیوید کوهن سال ۲۰۲۳ را به خانه برد. این جایزه ۴۰هزار پوندی هر ۲ سال یک‌بار به یک نویسنده برای مجموعه آثاری که خلق کرده تعلق می‌گیرد.

برنساید در پاسخ به چرایی و دلیل انتخابش گفت: با توجه به فهرست برندگان قبلی، اضافه شدن به چنین جمعی، دلهره‌آور است. در فهرست برندگان پیشین جایزه چهره‌هایی چون هیلاری منتل، کولم تویبین، دوریس لسینگ و وی اس نایپل جای داشتند.

وی افزود: در عین حال هر نویسنده‌ای دارای یک سنت زنده است و این سنت نه در مْدها، که در همان چیزی ریشه دارد که یوجنیو مونتال گفته بود: صبر طولانی، وجدان و صداقت نسبت به کسانی که پیش از ما بودند.

مجموعه شعر «استخوان گربه سیاه» برنساید سال ۲۰۱۱ هر۲ جایزه بسیار معتبر شعری بریتانیا یعنی جایزه تی‌اس‌الیوت و جایزه فوروارد را برد، و سراینده‌اش را به یکی از ۳ شاعری بدل کرد که در کنار تد هیوز و شان اوبراین؛ هر دو جایزه را برای یک کتاب به دست آورده‌اند.

از رمان‌های برنساید می‌توان به «خانه گنگ»، «ردپای شیطان»، «گلیستر» و «تابستان غرق شدن» اشاره کرد. او همچنین چندین کتاب خاطرات از جمله «دروغی درباره پدرم»، «تو را جادو کردم» و «موسیقی زمان» را نوشته است که این آخری یک تاریخ شخصی از شعر در قرن بیستم است که سال ۲۰۱۹ به عنوان کتاب سال فایننشال تایمز انتخاب شد.

هرمیون لی، رییس داوران این دوره از برنساید به عنوان چهره‌ای یاد کرد که حداقل ۳۵ سال است که هر نوع کتاب قابل تصور و برخی از انواع غیرقابل تصور را نوشته است. وی افزود: او گستره ادبی شگفت‌انگیزی دارد، انبوهی از کلمات زیبا از قلم او فوران می‌کند و پیش از این جایزه‌های مهمی کسب کرده است. لی افزود: او با زبانی بسیار زیبا، پرقدرت، غزل‌وار و برمبنای حقیقت خود طلسم می‌کند. اندوه، درد، وحشت و خشونت زیادی در کار او نهفته است که او را به نویسنده‌ای قوی و قدرتمند درباره گوشه‌های تاریک ذهن انسان بدل می‌کند که گاه خنده‌دار و به شدت انسانی هم هستند.

دیگر اعضای هیات داوران این دوره شامل نویسندگان آیدا ادماریام، هلن مورت، مالاچی تالاک و بوید تونکین بودند.

تونکین نوشته‌های برنساید را دارای طعم، طنین و صدایی کاملا متمایز خواند که آن‌ها را کاملا فراموش‌نشدنی می‌کند. وی گفت: رمان‌های او، خوانندگان را با تاریک‌ترین و جسورانه‌ترین حالت نویسنده مواجه می‌کنند و ما را به اعماق مناظر ناراحت‌کننده و لحظه‌های آشفته ذهن که با وضوح و شدت رویایی روایت شده‌اند، می‌برند.

در هر دوره برنده جایزه دیوید کوهن؛ باید نویسنده نوظهوری را انتخاب کند تا با دریافت جایزه ۱۰هزار پوندی کلاریسا لوارد، به کارش ادامه بدهد. ابیگیل پیترز، نویسنده جوانی که در حال حاضر روی اولین کتابش کار می‌کند، انتخاب برنساید بود. برنساید گفت: پس از دو دهه کار با نویسندگان دوره فوق لیسانس، فرصتی برای ملاقات با دانشجویانی داشته‌ام که پتانسیل واقعی کار خود را نشان می‌دهند. لذت نادری است که با کسی روبه‌رو شوی که به مواهب خود اطمینان دارد و در عین حال آگاه است که نوشتن یک کار دایمی و سخت است. ابیگیل پیترز همه این محسنات و بیشتر از آن را دارد و کاملاً مطمئن هستم که همه ما آثار او را برای دهه‌های آینده خواهیم خواند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...