حسین زندی، فعال میراث فرهنگی همدان، در گفت‌وگو با ایسنا می‌گوید: اداره میراث فرهنگی همدان دو کتابخانه‌ ارزشمند در اختیار دارد، یکی کتابخانه‌ی بوعلی همدان که از اوایل امسال با حضور بنیاد بوعلی مواجه شده و کتاب‌های ان به طور کامل تخلیه شده و دیگری خانه‌ی تاریخی «عبادی» است که کتابخانه و مرکز اسناد اداره میراث فرهنگی استان است. بنای آن در گذشته با هدف ایجاد کتابخانه به میراث فرهنگی هبه شده و امروز جزو کتابخانه‌های فعال و معتبر همدان است.

او با تاکید بر این‌که بنیاد بوعلی حدود هشت سال قبل، برای شش ماه مستاجر طبقه دوم و زیرزمین خانه‌ی تاریخی عبادی شد تا برای خود مکانی مناسب‌تر پیدا کند، ادامه می‌دهد: اما این بنیاد حدود هشت سال درا ین فضا باقی ماند تا امسال که فقط طبقه دوم، یعنی بخش اداری خود را تخلیه کرد و به آرامگاه بوعلی جای کتابخانه منتقل کرد و همچنان طبقه زیرزمین آن در اختیار بنیاد است و از سوی دیگر نیز برخی مواقع حیاط خانه را پارکینگ خود می‌دانند.

وی با بیان این‌که در حال حاضر کتاب‌های ارزشمندی که درطول ده‌های گذشته به این کتابخانه اهداء یا جمع‌آوری شده‌اند، اکنون در کارتن‌های بسته‌بندی شده، شبانه در راه پله‌های خانه‌ی تاریخی بوعلی قرارگرفته‌اند، می‌افزاید: این اتفاقات در حالی رخ می‌دهند که فهرست نسخ خطی کتابخانه آرامگاه بوعلی که پیش از این توسط پژوهشگری تهیه شده بودف مدت‌هاست منتشر نشده است، شاید بهتر باشد این بنیاد بخشی از اعتباراتی که در حال حاضر برای انجام این‌کارها اختصاص می‌دهد به کارهای پژوهشی و چاپ کتاب‌هایش اختصاص دهد.

او با اشاره به این‌که کتاب‌های خطی و سنگی و نسخ ارزشمند موجود به گنجینه‌ی آرامگاه بوعلی انتقال داده شده‌اند، اضافه می‌کند: متاسفانه میراث فرهنگی همدان نسبت به این اتفاق هیچ توجهی نمی‌کند و به نظر می رسد درخواست‌ها و اعتراض‌های نمایندگان مجلس و معاون میراث فرهنگی کشور نیز در این زمینه تاثیر چندانی نداشته است.

زندی به کتاب‌های اهدایی به کتابخانه‌ی آرامگاه بوعلی اشاره می‌کند و حتی صحبت احمد تفضلی - زبان‌شناس، ایران‌شناس، پژوهشگر و مترجم – را دلیلی بر اهمیت این کتابخانه می‌داند و اظهار می‌کند: احمدتفضلی، کتابخانه بوعلی همدان را یکی از مهمترین کتابخانه‌ها معرفی کرده است. از سوی دیگر، در حدود ۷۰ سال قبل خانواده «اقبالی» بخش عمده‌ای از کتاب‌های خانوادگی خود را به این کتابخانه اهدا می‌کنند. از سوی دیگر نخستین چاپ کتاب‌های «عارف قزوینی» در سال ۱۳۱۰، یعنی بیش از ۸۰ سال قبل به این کتابخانه اهدا می‌شود.

او اضافه می‌کند: از عارف قزوینی حدود ۴۰۰ جلد باقی مانده بود که سال ۱۳۱۲ و قبل از ساخت کتابخانه، ان‌ها را به این بخش می‌آورند، با ساخت کتابخانه نیز این تعداد کتاب به کتابخانه آرامگاه بوعلی هدیه می‌شود.

وی کتاب‌های دایرةالمعارف «عثمانی حیدرآباد دکن» و بخشی از کتاب‌هایی که متعلق به علمای اسلامی در همدان بوده را نیز جزو مجموعه‌هایی می‌داند که در گذشته به این کتابخانه اهدا شده‌اند، اما اکنون همه‌ی آن‌ها در راه‌پله‌های خانه‌ی عبادی تلنبار شده‌اند.

به گفته‌ی این فعال میراث فرهنگی، مجموعه کتاب‌های انجمن «ایران لیک» یا انجمن «پارسیان هند بمبئی»، موسسه «کاما» متعلق به حوزه‌های ایران باستان و ایران‌شناسی، متون اوستایی، متون زند و مازند و متون پهلوی، همچنین کتاب‌های متعلق به حوزه‌های ایران شناسیِ اروپایی که در دوره‌های قبلی نیز چاپ شده‌اند و کتاب‌های «شفای ابن سینا» و مجموعه‌ای از نسخ خطی علی‌اصغر حکمت نیز در این کتابخانه قرار داشتند.

او تاکید می‌کند: هنوزبسیاری از ایران شناسان، از این‌کتاب‌ها استفاده می‌کنند، اما به نظر می‌رسد بخشی از کتاب‌ها در چند سال گذشته ظاهرا از بین رفته یا دزدیده شده‌اند و جای آن‌ها را کتاب‌های دیگری گرفته‌اند، ولی امروز همه‌ی این کتاب‌ها در کارتنزندانی شده‌اند و حتی برخی نهادهای دیگر قصد دارند تا این کتابخانه‌ی نفیس را از چنگ میراث‌فرهنگی درآورند، ولی گویا این آثار ارزشمند برای میراث‌فرهنگی هیچ اهمیتی ندارد یا اصلا آن‌ها به اهمیت کتاب‌ها واقف نیستند.

زندی از سوی دیگر وجود این کتاب‌ها را در بنای تاریخی آرامگاه بوعلی، جزوی از تاریخی آن آرامگاه می‌داند و می‌گوید: در واقع آن جزئی از تاریخ بناست،چون نخستین کتابخانه عمومی شهر است.

وی حتی به شایعه‌هایی که درباره‌ی گرفتن وامی توسط بنیاد بوعلی از استانداری شنیده، اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر این اتفاق رخ داده باشد، امیدواریم به زودی فضای کتابخانه را رها کنند. چون بناهای تاریخی دیگری هم هستند که بنیاد بوعلی می‌تواند با تملک و نجات آن بناها، به بهترین نحو از ان‌ها استفاده کند.

این فعال میراث فرهنگی، خواسته‌ی دیگر دوستداران میراث فرهنگی استان همدان را خروج این بنیاد غیرانتفاعی از کتابخانه‌ی آرامگاه بوعلی می‌داند و می‌گوید: همان طور که خانم سلحشور و آقای مونسان و دیگر مسئولان میراث فرهنگی از متولیان بنیاد درخواست خروج از این فضا را کرده‌اند، امیدواریم زودتر این اتفاق رخ دهد، قطعا اگر این کتابخانه‌ی تاریخی و گذشته‌اش در هر کشور دیگری بود، حتما آن را به عنوان یک جاذبه‌ی توریستی حفاظت می‌کردند.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...