ساسانیان. تالیف اردشیر خدادادیان مجموعه ششم از تاریخ ایران باستان است که در آن با توجه به کمبود منابع موثق در این زمینه، چگونگی زوال سلطنت اشکانی و شکلگیری دولت ساسانی را همراه با دلایل تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این کتاب از تکرار مباحث و مطالب موجود در آثار دیگران پرهیز شده و از منظر تازهای به این سلسله مهم و پرآوازه تاریخ ایران باستان نگریسته شده است.
دکتر "عزیزالله بیات" استاد پیشکسوت تاریخ باستان در تقریر این تالیف چنین آورده است: «بنا به روایات مولفین عرب و ایرانی پادشاهان ساسانی از اردشیر بابکان و شاپور به بعد وسایل آشنائی ایرانیان را با علوم مختلف فراهم میآورند به هرحال دوره ساسانیان بر خلاف دوره اشکانیان سرشار و مملو از منابع مادی و معنوی است. مضافا به اینکه در آثار مورخان یونانی و رومی و ارمنی و چینی و نویسندگان دوره اسلامی مطالب سودمندی درباره سلسله ساسانیان میتوان یافت که باعث آشنایی هر چه بیشتر ما نسبت به اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن دوره میگردد. برای هرچه بهتر و پر بارتر رسیدن به این هدف است که جناب آقای دکتر اردشیر خدادادیان استاد عالیقدر دانشگاه شهید بهشتی، که تا کنون از تراوشات فکری و قلمی معظم له جامعه ایران اسلامی بهرهمند شدهاند، مبادرت به تالیف تاریخ ساسانیان نمودهاند که بدون مداهنه یکی از بهترین آثاری است که تاکنون در ارتباط با سلسله مذکور تالیف شده است.»
دکتر خدادادیان تاریخ این سلسه را در 22 بخش مورد بررسی قرار داده است. که پس از پرداختن به اواخر دوره اشکانی و بررسی مهمترین عوامل سقوط دولت اشکانی و فرجام کار واپسین شهریار اشکانی، از بخش چهارم وارد قلمرو ساسانیان شده و تارخ آنها را با پرداختن به پیشینه و دودمان ساسانیان آغاز کرده است. وی در پرداختن به این مهم به اسناد و مدارک به جای مانده مثل "کارنامه" اردشیر بابکان و "خداینامه" استناد کرده است و از خروج اردشیر بابکان تا رسیدن به پیروزیهای متعدد نظامی را به تفصیل توضیح میدهد و سرانجام "اردوان پنجم" آخرین پادشاه اشکانی را مورد مداقه قرار میدهد.
در بخش پنجم مؤلف نگاهی بر ایالت پارس و موقعیت سیاسی و نظامی آن انداخته است: «خطه پارس که پایگاه و خاستگاه بزرگترین زمامداران ایران باستان است و دو سلسله برجسته تاریخ ایران باستان، یعنی سلسله هخامنشی و سلسله ساسانی ریشه درآن داشتهاند. این سرزمین از دیر باز دارای اهمیت زیاد بوده و مورخان یونانی، سریانی، یهودی و عرب و نیز تاریخنویسان ایرانی پارس را سرزمین سیاسی، فرهنگی نظامی و اقتصادی در ایران پیش و بعد از اسلام دانستهاند.» در این بخش بر حاکمیت شیوه ملوکالطوایفی یا همان پراکندهشاهی که از میراث اشکانیان بوده اشاراتی شده و به اقدامات اردشیرشاه و مشکلات نوع حکومتش، از جمله برانداختن حکومت غیر مستقر که نشات گرفته از اندیشههای یونانیان (به ویژه اسکندر مقدونی) محسوب میشود، پرداخته شده است.
دربخش بعدی ـ بخش ششم ـ مؤلف اجمالا به ماهیت دولت ساسانی در منابع تاریخی پرداخته است. همچنین در بخش هفتم، سیمای اردشیر بابکان در منابع غیر ایرانی را مورد بررسی قرار داده است. مستشرقین، اردشیر را مؤسس دولت ملی و متمرکز ساسانی دانستهاند. آنها معتقدند که او دولت را بر بنیانهای دینی و سنن کهن ایرانیان استوار نمود. دین زرتشت به عنوان دین رسمی ایرانیان توسط دولت و حاکمیت وی تثبیت گردید و به استحکام آن کوشیده شد.
اردشیر خدادادیان در بخشهای پیشین به ابراز تنفر شاهان ساسانی نسبت به ساختار باقی مانده از دوره اشکانیان، تمدن هلنی و همه مظاهر آن صحبت نموده و در این راستا در بخش هشتم به اندیشه دگرگونی نظامی اجتماعی موجود به وسیله ساسانیان پرداخته است. او حکومت ساسانیان و اوضاع اجتماعی و اداریشان را در به وجود آمدن نظام ایرانی بر پایه تفکرات دینی مهم برمیشمرد و بر نقش موبدان در این مهم تاکید نموده است. بدون تردید اگر مورخان و پژوهشگران، اوضاع ایران دوره اشکانی (به ویژه در نیمه دوم سده دوم و ربع اول سده سوم میلادی) را مورد بررسی و مطالعه قراردهند، چنانچه خدادادیان هم میگوید، به این نتیجه میرسند که: «یکی از عوامل سقوط دولت اشکانی بروز اغتشاش و ناامنی در قلمرو آنان بود که اساسا ناشی از عدم اجرای قوانین توسط هیئت حاکم، عوامل اجرائی کشور و نتیجتا مردم بود.... با فروپاشی دولت اشکانی و به دست گرفتن زمام حکومت بر ایران و ایرانیان توسط اردشیر بابکان وی بر آن شد که ایرانیان را از خطرات عدم حاکمیت قانون در کشور آگاه کند تا بتواند در سایه نظم و کنترل مستمر بر جامعه آسانتر حکومت کند.»
مولف در بخش نهم به بررسی اساس قوانین و آئین دادرسی در عصر ساسانی پرداخته و در قسمتی از زمان "کریستین بارتولومه" در دعاوی حقوقی و اصولا محاکم قضائی ساسانی تفوق رای رئیس روحانیون را بر دیگران امری قطعی و بلا منازع و غیر قابل تردید دانسته و بر این باور است که رای وی در حقوق جنائی و امور جزائی نیز فائق بوده و فتوای او بیش از سوگند تاثیر داشته و غیر قابل نقض بوده است. در ادامه به معرفی "کرتیر" یکی از روحانیون سرشناس و متنفذ صدر ساسانی میپردازد و تصویری از نقش و نفوذ روحانیون در دربار ساسانی به خواننده میدهد. کاربرد زبان یونانی به عنوان زبان رسمی و اداری اشکانیان به سرعت زوالپذیر شده و به کلی از نظامی اداری و اجتماعی ایران رخت بر بست.
مؤلف میراث هخامنشیان به ساسانیان را در بخش دهم مورد ارزیابی قرار داده است. در این راستا به اندیشه شاهنشاهی بزرگ و فئودالیسم جامعه ساسانی و مسئله جانشینی پادشاه و سازمان دربار ساسانیان اشاره می کند. به تصریح این استاد تاریخ ایران باستان، پادشاهان ساسانی قدرت خود را نشات گرفته از دین میدانستند و پایبندی به دیانت را سر لوحه کار خود قرار داده بودند.گو این که این اندیشه تا حدودی ریشه در آئینهای حکومت معنوی در عصر هخامنشیان داشته است: «بسیاری از پژوهشگران تاسیس سلسله ساسانی را ناشی از تقویت عرق ملی- دینی ایرانیان و به ثمر رساندن این اندیشه توسط اردشیر بابکان میدانند. وی سرنوشت ایران و ایرانیان را با سازماندهی حکومتی دینی که مبتنی بر اندیشههای سنی بسیار کهن ایرانیان آریائی بود به کمک مشاورش تنسه رقم زد.»
در بخش یازدهم به دیدگاه مورخان غربی در مورد ساسانیان پرداخته شده است. در این بین اشارهای گذرا به روحانیت در زمان ساسانیان و قلمرو فعالیتهای دینی آنها رفته است. در ادامه و در بخش دوازدهم با عنوان "رقیب نیرومند" موضوع "روم- بیزانس" طرح شده و در این رابطه اوضاع را در زمان شاهان ساسانی به اجمال بیان شده است. همچنین موقعیت مسیحیان را دردوره حاکمیت برخی از آنان توضیح داده و به توسعهطلبیهای خسرو یکم و وضعیت زمان وی اشاراتی شده است. توسعه طلبیای که دیگر امپراطوری بیزانس، توان تحمل افزایش آن را نداشت. خدادادیان معتقد است که امپراطوری ساسانی در این مقطع زمانی (ربع اول سده هفدهم) با چنان شتابی رشد میکرد که قابلیت مقایسه با امپراطوری هخامنشی را یافت. از این زمان به بعد، دولت ساسانی دچار مشکلات گوناگون داخلی و خارجی میشود. مشکلات و مسائلی که با مرگ ناگهانی جانشین خسروپرویز، بر آن افزوده شده و باعث میشود که زمامداران چندی، یکی پس از دیگری، به تخت پادشاهی بنشینند و از زنان دربار ساسانی هم از این آشفتگی بهره برده و به مقام سلطنت برسند!»
با نشستن یزدگرد سوم به تخت شاهی تاریخ سلسله ساسانی و ایران زرتشتی به استقبال پایان کار خود میرود. سلسله ساسانی و امپراطوری ملی ایرانیان که افزون بر چهار سده نیرومند و مقتدرانه بر سر کار بود، توانست پیروزمندانه در برابر روم و بیزانس ایستادگی کند. چنین امپراطوری در اواسط سده هفتم میلادی به دلایل گوناگون، به کلی ناتوان و فرسوده شده بود و با بر آمدن اسلام سقوط کرد. با فروپاشی سلسله ساسانی یکی از نیرومندترین قدرتهای شرق باستان که از سده سوم تا هفتم میلادی در برابر جهانگشایان نیرومندی چون روم و بیزانس ایستاده بود ممضمحل گردید. با گسترش فساد و نا بسامانی مالی، اختلافات داخلی، بحرانهای اقتصادی جنگهای فرسایشی و بعضا بیهوده، سیاستهای نادرست دینی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که ابتدا قیام مانی و مزدک را به دنبال آورده و متعاقب آن سقوط سلسله ساسانی را به دنبال داشت، دیگر اندیشه ماندگاری امپراطوری ایرانیان، نابخردانه مینمود و چیزی جز امید واهی نبود.
دکتر خدادادیان پس از گذری شتابآلود بر واپسین روزهای ساسانیان در بخش سیزدهم و در بخش بعدی چهاردهم و پانزدهم جداول زمانبندی شده شاهان ساسانی را ارئه کرده است: «مؤلفان تاریخ ایران باستان در نخستین سدههای اسلامی از خود دو گونه اثر به یادگار گذاشتهاند: در گونه نخست این نویسندگان فهرستهایی محدود مختصر از نامهای پادشاهان و زمامداران ایران و رویدادهای مهم دوره حاکمیت آنان را به رشته تحریر در آوردهاند. گونه دوم کتابهایی در زمینه تاریخ عمومی یا رویدادهای سر تاسر جهان هستند که در برگیرنده رویداهای مهم تاریخ عمومی یا رویدادهای سر تا سر جهان میباشند که در برگیرنده رویدادهای مهم تاریخ بشر از ادورا پیدایش اسلام و تا حدودی پس از اسلام. نویسندگان این گونه کتب بر آن بودهاند که تاریخ ایران باستان و سرگذشت و عملکرد پادشاهان ایران را به رشته تحریر درآوردند.»
مؤلف بخش شانزدهم این کتاب را به مورخان و نویسندگان تاریخ ساسانیان در نخستین سدههای اسلامی اختصاص داده و به معرفی شماری از این مورخان و دانشمندان پرداخته و به اختصار شرح زندگی و عملکرد آنان را درعرصه تاریخنگاری آورده است. کسانی مثل ابو علی مسکویه- محمد بن جیر طبری، ابن مقفع و بلذری. همچنین با توجه به اینکه شمار چشمگیری از مورخان غربی در نگارش و ترسیم تاریخ ساسانیان نقش قابل توجهی ایفا کرده و سهم بزرگی در این زمینه داشتهاند در ادامه این بخش به مورخان و نویسندگان رومی، ارمنی، سریانی تاریخ ساسانیان پرداخته است که آمیانوس، مارسینوس- پروکوپیوس از آن جملهاند.
با تاسیس دولت ساسانی و آغاز سلطنت "اردشیر یکم"در واقع تغییری در سیاستهای اعمال شده توسط اشکانیان به وقوع پیوست، ولی وقتی اردشیر به توصیه "تنسر" اقدام به بازسازی و سازماندهی نوین دینی در کشور نمود بر آن شد تا اصلاحاتی را در دیانت ایرانیان صورت دهد، مسیحیان به حق نشانههایی از نگرانی خود را به صور گوناگون بروز دادند و با این ترفند، تا مدتی از هرگونه آسیبی مصون ماندند. در بخش هفدهم مؤلف به بررسی وضع مسیحیان در عصر ساسانیان پرداخته سیاست شاهان ساسانی را در رابطه با مسیحیان به تفصیل بیان نموده است. وی در این تالیف از هنرهای دروه ساسانی غافل نشده و دو بخش هجدهم و نوزدهم را به هنرهای گوناگون عصر ساسانی و همچنین به ادبیات دینی و غیر دینی ساسانی اختصاص داده است. مؤلف در این جا به سهم و نقش هنر در معماری سلطنتی و غیر سلطنتی پرداخته و همچنین ویژگیهای هنر معماری ساسانی را بیان کرده است. او برای تکمیل این بخش هنر ایرانی ساسانی را در برابر هنر مسیحی- غربی و تطبیق و مقایسه میکند.
اردشیر خدادادیان در بخش نوزدهم قبل از پرداختن به مبحث ادبیات دینی و غیر دینی ایران عصر ساسانی، به سرنوشت خط، یادگار عظیم و با ارزش تاریخی ایران باستان که اساسیترین عنصر در نگارش و ثبت آثار ادبی محسوب میشود اشاراتی نموده و بعد به این آثار و تاریخچه آن از زمان اشکانیان پرداخته و معتقد است که: «هرچند بنیانگذار دولت ساسانی، رایزن وی در امور فرهنگی دینی و از جمله آنان تنسر، اشکانیان را به مسامحه در امور دینی و به ویژه آئین قدیم ایرانیان متهم کرده بودند، ولی واقعیت امر بدین گونه است که این گردآوریها، تکمیل، تدوین و نگهداری نوشتهها را بی هیچ تردیدی باید از اقدامات و ابتکارات پادشاهان اشکانی دانست.»
مؤلف در بخش بیستم این کتاب، ایران پیش از اسلام و تمدنهای جهان باستان را مورد بررسی قرار داده است. در این رابطه به ایران به عنوان یکی از پایگاههای دانش در روزگاران کهن پرداخته و بعد از پرداختن به تمدن هلن به عنوان یکی از پایگاههای دانش در روزگاران کهن پرداخته و بعد از پرداختن به تمدن هلن به عنوان بر جستهترین و شاخصترین تمدن جهان غرب در عهد باستان؛ به مقایسه نقش زنان در فرهنگ هلنی و در ایران پیش از اسلام نشسته است. همچنین نقش دین در مناسبات ایرانیان پیش از اسلام با جوامع دیگر را به بررسی نشسته است.
دکتر خدادادیان دو بخش آخر این تالیف را به سلسله کوشانیان اختصاص داده و پیشینه آنان و نیز پیدایش امپراطوری کوشان را بیان نموده و به حضور این اقوام شرقی از زمان آشوریان اشاره میکند. پایان بخش "ساسانیان" هم مانند دیگر کتب مجموعه "ایران باستان" به ضمیمه عکس اختصاص داده شده است.
ساسانیان. اردشیر خدادادیان. نشر به دید