کتاب «دلهره هستی» نوشته آلبر کامو با ترجمه محمدتقی غیاثی توسط انتشارات نگاه به چاپ ششم رسید.

به گزارش مهر، این‌کتاب درباره زندگی و آثار آلبر کامو نویسنده مشهور فرانسوی و خالق رمان «بیگانه»‌ است که به‌عنوان یکی از منابع مناسب برای شناخت این نویسنده مطرح شده است. این کتاب ۶ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از «نگاهی تازه به زندگی و آثار کامو»، «از کتاب پشت و رو»، «از کتاب افسانه سی‌زیف»، «از کتاب تابستان»، «کتاب عیش» و «دو مصاحبه».

فصل اول کتاب درباره زندگی و آثار کامو نوشته شده که دربرگیرنده این بخش‌هاست: جوانی: دریا و آفتاب، ادبیات، تکلیف موش گرفتار، بیگانه و جنگ، روزنامه‌نگاری، اسطوره سی‌زیف، سوءِ تفاهم، کالیگولا، طاعون، حکومت نظامی، دادگستران، انسان شورشی، سقوط، جایزه نوبل. در فرازی از فصل اول این کتاب، توضیح داده می‌شود که کامو در مقاله‌ای گفته که چگونه به‌سوی ادبیات رفته است. زندگی شادی داشت. هیچ چیز نمی‌توانست او را از دریا و آفتاب دور کند. تاروزی که کتاب «درد» اثر آندره دوریشو به دستش می‌رسد و می‌بیند در این کتاب صحبت از فقر است و سکوت و رنج مادر و شامگاهان زیبا. تعجب می‌کند: گویی نویسنده زندگی او را مطرح کرده است. پس این مسایل حقیر را می‌توان دستمایه ادبیات کرد؟

مخاطب کتاب در فصل دوم «از کتاب پشت و رو» با این بخش‌ها روبر می‌شود: طنز، حالی بین رد و قبول، دلمردگی، شوق زندگی، امید و نومیدی یا پشت و روی جهان. و در بخش سوم هم «از کتاب افسانه سی‌زیف» هم تک‌بخشی به همین‌ نام درج شده است. پرومته در دوزخ، مُعما، درختان بادام هم عناوین بخش‌هایی هستند که در فصل «از کتاب تابستان» آمده‌اند.

این کتاب برای تشریح جزئیات زندگی، زوایای نهفته افکار و روح جاری در نوشته‌های کامو نوشته شده است. این نویسنده که در ۴۴ سالگی برنده جایزه نوبل ادبی شد، جنگ را تجربه کرده و تلخی موجود در آثارش که مربوط به فجایع انسانی هستند، از تجربیاتی مانند عامل جنگ ناشی شده‌اند.

پاسخ به ژان ـ کلودبریس ویل و آخرین مصاحبه کامو هم دو مطلب مهم دیگر این کتاب هستند که در فصل «دو مصاحبه» پیش روی مخاطب قرار می‌گیرند.

چاپ ششم این کتاب با ۱۸۴ صفحه و قیمت ۲۲ هزار تومان عرضه شده است.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...