کتاب «اخلاقی برای زندگی امروز: یافتن مبنایی مشترک میان فلسفه و دین» نوشته ریچارد رورتی با ترجمه علی سیاح منتشر شد.

به گزارش ایبنا، به عقیده رورتی اثبات یا نفی «ذات انسان» تلاشی نافرجام و بیهوده است و نهایتا به این نتیجه‌گیری می‌رسد که تنها کاری که می‌توان کرد آن است که ببینیم کدام پاسخ، شادکامی و سعادت بیشتری را برای جامعه بشری به ارمغان خواهد آورد.

در همین چارچوب کتاب «اخلاقی برای زندگی امروز»، اخلاق امروز را به رسمیت شناختن هرچه بیشتر دیگران، لحاظ کردن هرچه بیشتر خواست‌های دیگری ـ اعم از زنان، فرودستان، اقلیت‌ها ـ و در یک کلام، گستردن هرچه بیشتر «دایره ما» تعریف می‌کند.

درواقع از نگاه رورتی پاسخ‌هایی دارای اعتبار جهان‌شمول برای پرسش‌های اخلاقی وجود ندارد. رویکرد رورتی در این زمنیه را می‌توان تحت عنوان اخلاق مقبولیت و سیاست همبستگی توصیف کرد. او حتی به فیلسوفان هشدار می‌دهد که: «مشکل اصلی آن است که شاید شما در این امر موفق شوید و این توفیق چنین تصویری را در شما ایجاد کند که به غیر از رواداری و مقبولیت هم‌نوعان می‌شود به چیز دیگری تکیه کرد.»

او در جواب پرسش «چرا نباید ظالم بود» نیز می‌گوید: «کسی که تصور می‌کند پاسخ‌هایی نظری موجه برای این قبیل پرسش‌ها وجود دارد یا الگوریتم‌هایی برای حل مسائل اخلاقی از این دست همچنان دل در گرو الاهیات و متافیزیک دارد؛ یعنی به نظمی ورای زمان و تغییر باور دارد که هم جایگاه هستی‌ انسان را معین می‌کند و هم سلسله مراتب مسئولیت‌پذیری را.»

به عنوان مثال در یکی از بخش‌های کتاب مسئله الزامات اخلاقی نامشروط اینگونه داده می‌شود: «می‌توان به نسبی‌باوری معنایی ارزشمند و در خورد داد و آن را به معنای نفی بنیادگرایی تعریف کرد. مطابق این تعریف، نسبی‌باوران کسانی هستند که عقیده دارند بدون مفاهیم و الزامات اخلاقی نامشروط که پایه در ساختار هستی بشر دارند، اوضاع به مراتب بهتر خواهد بود. »

یا با استناد به یکی از سخنرانی‌های پاپ بندیکت شانزدهم می‌خوانیم: «در قلمرو سیاست این نگرش نسبی‌باور به میزان زیادی صادق استو یک عقیده سیاسی واحد وجود ندارد. آنچه نسبی است یعنی ساختار حیات عمومی و آزادانه سازمان‌یافته انسان‌ها، نمی‌تواند مطلق باشد. خطای مارکسیسم و الاهیات سیاسی دقیقا آن بود که تصور می‌کردند می‌تواند چنین باشد. اما حتی در قلمرو سیاست همواره نمی‌توان با نسبی‌باوری مطلق امور را اداره کرد. برخی امور اشتباه هستند و هرگز درست نخواهند شد. برای نمونه کشتن افراد بیگناه، نادیده گرفتن حق افراد در اینکه با آن‌ها مثل انسان برخورد شود و از زندگی‌ای درخور خویش برخوردار باشند. اموری هستند که درست‌اند و هرگز ممکن نیست غلط شوند. بنابراین در قلمرو سیاست و جامعه نمی‌توان برای نسبی‌باوری حقی قایل نشد. مسئله آنجا به وجود می‌آید که نسبی‌باوری برای خودش حدی قایل نمی‌شود.»

کتاب «اخلاقی برای زندگی امروز: یافتن مبنایی مشترک میان فلسفه و دین» نوشته ریچارد رورتی با ترجمه علی سیاح در ۹۴ صفحه و به قیمت ۱۲۰۰۰ تومان به تازگی توسط نشر چشمه منتشر شده است.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...