لوری راک استراو همسر کورت ونه‌گات نویسنده ضد جنگ آمریکایی از انتشار زندگینامه وی خبر داد.

به گزارش مهر، استراو که استاد یکی از دانشگاههای آمریکا است خاطرات خود و همسرنویسنده‌اش را تحت عنوان "خاطرات من با کورت" در دست انتشار دارد.

وی در این کتاب ماجراهای زندگی وونه‌گات از زمان آشنایی خود با وی را که به 42 سال پیش باز می‌گردد تا سال درگذشت نویسنده در سال 2007 را به رشته تحریر درآورده است.

ماجرای آشنایی نویسنده رمان "شب مادر" با همسرش به سال 1965 باز می‌گردد، سالی که وی در کارگاه داستان‌نویسی وونه‌گات در دانشگاه آیووا شرکت کرد بود زمانیکه نویسنده هنوز کتاب مطرح خود را با عنوان "سلاخ‌خانه شماره 5" منتشر نکرده بود.

به گزارش دیلی تلگراف کتاب راک استراو در آوریل 2009 دقیقا دوسال بعد از فوت وونه‌گات منتشرخواهد شد. کورت وونه‌گات جونیور منتقد سیاستهای جنگ‌طلبانه‌ی کاخ سفید سال گذشته در 11 آوریل (23 فروردین) در 84 سالگی دیده از جهان فروبست.

"اسلپ استیک یا تنهایی هرگز"، " صبحانه قهرمانان"، "گهواره گربه"، "گالاپاگوس" و "مردی بدون وطن" از جمله دیگر آثار این نویسنده هستند که به فارسی ترجمه شده‌اند.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...